کازرونیه

معنی کلمه کازرونیه در لغت نامه دهخدا

کازرونیه. [ زِ نی ی َ ] ( اِ ) نوعی بورانی از بادنجان. کازرونی. رجوع به کازرونی شود.

جملاتی از کاربرد کلمه کازرونیه

در زمان حمله اعراب به ایران و پس از آن کازرون بارها پایداری و سرکشی می‌کند و تا آغازهای سدهٔ پنجم هجری قمری کازرونیان بر کیش زرتشتی می‌مانند. شیخ ابواسحاق کازرونی (درگذشتهٔ ۴۲۶ ق) معروف به شیخ غازی که خود تبار ایرانی داشت، برای تحمیل دین اسلام به مردم منطقه یورش برد که با مقاوت ۲۴ هزار تن روبرو شد که همه آن‌ها را سر برید و مابقی را وادار به مسلمان شدن کرد. کازرون از مراکز مهم تبلیغ دین اسلام بود به‌طوری‌که دو سلسله مشهور مرشدیه یا کازرونیه به سرپرستی شیخ ابواسحاق کازرونی و بلیانیه به سرپرستی شیخ عبدالله بلیانی در این شهر فعالیت می‌کردند و حوزه گسترش آن‌ها تا هند و پاکستان و ترکیه هم می‌رسید، به‌طوری‌که طرفداران بسیاری را در کشورهای گفته شده به دست آورده بودند.