کارلیل

معنی کلمه کارلیل در لغت نامه دهخدا

کارلیل. ( اِخ ) رجوع به «کارلایل » شود.

معنی کلمه کارلیل در فرهنگ فارسی

تامس ( توماس ) مقاله نویس و مورخ و خاورشناس انگلیسی از مردم اسکاتلند ( و. اکلفچان ۱۷۹۵ - ف. ۱۸۸۱ م . ) وی عربی را در بغداد آموخت و در کمبریج استاد زبان مزبور گردید. از آثار اوست : زندگانی شیلر انقلاب فرانسه ( ۱۸۳۷ ) قهرمانان و طریقت قهرمانی ( ۱۸۴٠ ) گذشته و حال ( ۱۸۴۳ ) الیور کرمول ( ۱۸۴۸ ) تاریخ فردریک کبیر .

جملاتی از کاربرد کلمه کارلیل

نقدهای او توسط مالتوس، دیوید ریکاردو و جی اس میل، کسانی که نوشته‌های او را «مطلوب و غالباً فصیح» یاد می‌کردند، مورد توجه قرار گرفت. زمانی که توماس کارلیل جوانی در ادنبرگ بود، مقاله سیسموندی در مورد «اقتصاد سیاسی» را برای دایرةالمعارف ادنبرگ دیوید بریوستر ترجمه کرد. سیسموندی متعاقباً بر دیدگاه‌های کارلیل در مورد «علم ملالت انگیز» اثر گذاشت. تاریخ‌های ایتالیای سیسموندی توسط لارد بایرون، پرسی بایش شیلی و ستندال مطالعه شده و مورد احترام قرار گرفت.