کاردیا

معنی کلمه کاردیا در لغت نامه دهخدا

کاردیا. ( اِخ ) نام شهری در بیزانس که بحریه ایران در زمان داریوش بزرگ بقول هرودت بجز آن سایر شهرها را گرفته و خراب کرد. ( ایران باستان ،چ 1 ص 656 ).

معنی کلمه کاردیا در فرهنگ عمید

منفذی در ناحیۀ بالایی معده که به مری متصل می شود، فم المعده.

جملاتی از کاربرد کلمه کاردیا

در انسان، بسیاری از روش‌های جراحی چاقی معده را به منظور کاهش وزن درگیر می‌کند. ممکن است یک حلقه معده در اطراف ناحیهٔ کاردیا قرار داده شود که می‌تواند برای محدود کردن مصرف غذا تنظیم شود. آناتومی معده ممکن است اصلاح شود یا معده، مورد جراحی بایپس قرار گیرد.
ریفلاکس معده: بازگشت غذای خورده‌شده، به همراه اسید معده از دهانه معده (ابتدای معده) یا خود معده یا دوازدهه (انتهای معده) به ابتدای مری و گاه به دهان را که حال ناخوشایندی به فرد می‌دهد و ترش‌مزه است ریفلاکس معده می‌گویند. ریفلاکس معده وقتی رخ می‌دهد که دریچهٔ ابتدایی معده، شل شده باشد. دلایل مختلفی برای شل شدن دریچهٔ کاردیا وجود دارد.
برداشتن معده با جراحی را گاسترکتومی و برداشتن ناحیهٔ کاردیا را کاردیکتومی می‌نامند. «کاردیکتومی» اصطلاحی است که برای توصیف برداشتن قلب نیز استفاده می‌شود. گاسترکتومی ممکن است به دلایلی چون سرطان معده یا سوراخ شدن شدید دیوارهٔ معده انجام شود.