کاترینو زنو

معنی کلمه کاترینو زنو در لغت نامه دهخدا

کاترینو زنو. [ ت ِ ن ُ زِ ن ُ ] ( اِخ ) یکی از سفراء جمهوری ونیز در دربار اوزون حسن. او را سفرنامه ای است که سفیر دیگری بنام «راموزیو» مقدمه ای بر آن نگاشته و از اوزون حسن ستایش فراوان کرده است. ( از سعدی تا جامی ص 441 و 445 ).

جملاتی از کاربرد کلمه کاترینو زنو

دو دختر دیگر که کاترینو زنو در دمشق با آنها ملاقات کرد و در آنجا به زبان یونانی پونتیک صحبت کردند.
در سال ۱۴۷۱، کویرینی بهمراه مراد سفیر اوزون حسن به ونیز بازگشت. سنای ونیز رای داد که سفیر دیگری را به ایران فرستند و کاترینو زنو را انتخاب کرد. زینو، که همسرش خواهرزاده دسپینا خاتون همسر اوزون حسن بود، توانست حسن را ترغیب کند تا به ترکها حمله کند. حسن در ابتدا موفق بود، اما هیچ حمله ای همزمان توسط هیچ‌یک از قدرت‌های غربی صورت نگرفت و جنگ به درگیری ایران و عثمانی تبدیل شد.