ژان اول

ژان اول

معنی کلمه ژان اول در لغت نامه دهخدا

ژان اول. [ ن ِ اَوْ وَ ] ( اِخ ) پادشاه آراگون متولد در 1350 و متوفی در 1395 م.
ژان اول. [ ن ِ اَوْ وَ ] ( اِخ ) نام پادشاه کاستیل ( 1358-1390 م. ).
ژان اول. [ ن ِ اَوْ وَ ] ( اِخ ) پادشاه پرتقال از 1385 تا 1433 م. و مؤسس سلسله آویز . مولد بسال 1357 در لیسبن و وفات 1433 م.
ژان اول. [ ن ِ اَوْ وَ ] ( اِخ ) پادشاه سوئد ( 1201 - 1222 م. ).
ژان اول. [ ن ِ اَوْ وَ ] ( اِخ ) ملکه ناپل از سال 1343 تا 1382 م. ( 1326 - 1382 م. ).
ژان اول. [ ن ِ اَوْ وَ ] ( اِخ ) یا ژان البرت . پادشاه لهستان ( 1459-1501 م. ).
ژان اول. [ ن ِ اَوْ وَ ] ( اِخ ) دوک لورن متولد در 1339 و متوفی در 1390 م.
ژان اول. [ ن ِ اَوْ وَ ] ( اِخ ) ( قدیس ) پاپ مسیحی از سال 523 تا 526 م.
ژان اول. [ ن ِ اَوْ وَ ] ( اِخ ) تزیمیسس. پادشاه یونان. متولد در ارمنستان بسال 925 م. وی از سال 969 تا 976 م. در یونان پادشاهی کرده است.
ژان اول. [ ن ِ اَوْ وَ ] ( اِخ ) لوپستم. پادشاه فرانسه. متولد در پاریس بسال 1316 م. وی بعد از مردن پدرش لوئی دهم لوهوتن زائیده شده و چند روز بیش نزیست.
ژان اول. [ ن ِ اَوْ وَ ] ( اِخ ) لورو. دوک برتانی از 1237 تا 1286 م.

معنی کلمه ژان اول در فرهنگ فارسی

پاپ مسیحی از سال ۵۲۳ تا ۵۲۶ میلادی .

معنی کلمه ژان اول در دانشنامه عمومی

ژان اول پاپ و رهبر کلیسای کاتولیک ( تولد ۴۷۰ - درگذشت ۱۸ مه ۵۲۶ ) در سال های ۵۲۳ تا ۵۲۶ میلادی و دارای مقام «سَنت» ( قدوسیت ) بود .
پاپ ژان اول از اهالی ناحیه توسکانی در کشور ایتالیا بود.

معنی کلمه ژان اول در دانشنامه آزاد فارسی

ژان (فرانسه ۱) اول (۱۳۱۶ـ۱۳۱۶م)(John I)
شاه چندروزۀ فرانسه. فرزند لوئی دهم. پس از مرگ پدر به دنیا آمد و چند روز پس از تولد درگذشت. با وجود عمر چندروزه، در ردیف شاهان فرانسه قرار دارد. نقل است که فیلیپ پنجم، عموی ژان، که پس از مرگ وی پادشاه شد، زمینۀ مرگ ژان یا عوض کردن او را با طفل محتضری فراهم آورد؛ این اتهام هرگز اثبات نشد.

جملاتی از کاربرد کلمه ژان اول

خانواده حسدای کرشکاش روحانیون و علمای مذهبی یهود بودند؛ او شاگرد معلم تلمود و فیلسوف یهودی نیسیم بن رئوبن معروف بن ران بود. در سال ۱۳۶۷ میلادی، به همراه اسحاق بن ششت به دلیل بی‌احترامی به نان مقدس عشای ربانی به زندان انداخته شد؛ اما مدتی بعد آزاد گشت. در سال ۱۳۷۰ در یک مسابقه با شاعران عبری‌زبان بارسلون و گرونا شرکت جست. در پی آن به عنوان نماینده جامعه یهودی کاتالونیا که به دنبال نوسازی و گسترش امتیازات یهودیان از ژان اول آراگون بود، به کار گرفته شد. در سال ۱۳۸۷، کرکاس رسماً وابسته دربار آراگون شد و مقرب و عضو دربار خاندان سلطنتی خوانده شد. در همان سال به واسطه حکم سلطنتی اختیار تام یافت تا با اعمال اختیارات قضایی حکم تکفیر مطابق با هلاخا صادر نماید.
سپس کرشکاش به ساراگوسا رفت و در آن‌جا به عنوان خاخام به جای اسحاق بن ششت که در والنسیا ساکن شده بود، مشغول به کار شد. در سال ۱۳۹۰، ژان اول به او اجازه داد تا خبرچین‌هایی را که برضد یهودیان کار می‌کردند، تحت پیگرد قرار داده و برای آنان حکم مجازات صادر نماید. بعداً ملکه کرشکاش را به سمت قاضی تمام امور مربوط به جاسوسان نفوذی در جوامع یهودی سراسر قلمرو آراگون منصوب کرد. در طی این مدت، یکی از فرزندان کرشکاش در جریان یک آشوب ضدیهودی در بارسلونا، کشته شد. خود کرشکاش در ساراگوسا از چنین حملاتی در امان بود، و بودجه‌هایی را از جامعه یهود آراگون جهت پرداخت در راه چنین پشتیبانی‌هایی گردآوری کرد. او در نامه‌ای متعلق به این دوره، ماهیت کشتارهای روی داده در جامعه یهودی را تشریح نمود.