چهارنعل

معنی کلمه چهارنعل در لغت نامه دهخدا

چهارنعل. [ چ َ / چ ِ ن َ ] ( اِ مرکب ) قسمی از رفتن اسب به شتاب. تاخت سریع اسب. چهارگامه.تگ سریع اسب. دو سریع. چهارنعل دو زمان یا سه زمان یا چهار زمان دارد. ولی معمولاً دارای سه زمان است. در زمان اول فقط یک پای خلفی اسب با زمین تماس دارد وسه پای دیگر از زمین بلند میباشد. در زمان دوم اتکاء پای اول تمام شده و حیوان اتکاء قطری پیدا میکند. در زمان سوم اتکاء قطری تمام میشود و اتکاء حیوان روی یک پای قدامی میافتد. پس از گذشت این سه زمان حیوان در فضا رها شده و به زمین میرسد. زمانهای سه گانه به تناوب باز از سر گرفته میشود آخرین پای طرفی که به زمین اصابت میکند چهارنعل را بدان طرف منسوب میدارند. از این رو چهارنعل را میتوان چهارنعل به راست یا چهارنعل به چپ نامید. مثلاً در چهارنعل به راست اولین اتکاء بر پای خلفی چپ میباشد. و بعد اتکاء قطری چپ است سپس اتکاء قدامی راست صورت میگیرد و در چهارنعل به چپ از اتکاء پای خلفی راست شروع شده و به اتکاء پای قدامی چپ تمام میشود. ( از کالبدشناسی هنری تألیف نعمت اﷲ کیهان صص 181 - 180 ). رجوع به چارنعل شود.

معنی کلمه چهارنعل در فرهنگ عمید

۱. نوعی دویدن اسب.
۲. (قید ) [عامیانه، مجاز] به سرعت، شتابان.

معنی کلمه چهارنعل در فرهنگ فارسی

نوعی دویدن اسب، کنایه ازشتاب وسرعت دردویدن تمام
قسمی از رفتن اسب بشتاب . تاخت سریع اسب . و چهار گامه .

جملاتی از کاربرد کلمه چهارنعل

ظروف گرانبها و پر زرق و برق نیز از چیزهایی بود که نظر و توجه خسرو را به خود جلب می‌کرد. برخی بر این باورند که این قبیل ظروف و جام‌های منقوش در کارخانهٔ پادشاهی ساخته می‌شدند و شاه آن‌ها را به افراد گوناگون هدیه می‌داد. مسلمانان در قرون نخستین اسلامی از سبک جام‌های نقرهٔ ساسانی تقلید کرده‌اند. یکی از زیباترین نمونه‌ها، جام نقره‌ای است که خسرو را در حال شکار نشان می‌دهد. شاه دیهیم بالداری به سر و جامه‌ای گرانبها به تن دارد؛ کمان را به زه کرده و چهارنعل به دنبال شکار می‌تازد. چند حیوان نیز با تیرهای او از پا درآمده‌اند.
سوارانِ اشکانی در نبردها، سوار بر اسبانی تیزرو، وانمود می‌کردند که در حال عقب‌نشینی از جبههٔ جنگ هستند. سپس، درحالی‌که اسب چهارنعل می‌تاخت، بدنِ خود را به سوی عقب برمی‌گرداندند تا به سوی دشمنی که در حالِ تعقیب آنها بود تیراندازی کنند. این شیوهٔ نظامی، نیازمند تبحر و مهارتِ فوق‌العادهٔ سوارکار بود، زیرا هنگامی که سوار به سوی عقب خم می‌شد تا تیر خود را پرتاب کند، با دو دستِ خود کمان را گرفته بود و تنها می‌توانست با تغییرِ فشارِ پاهای خود بر بدنِ اسب، آن را هدایت کند.
تاخت چهار نعل سریع‌ترین حالت دویدن اسب است که در آن اسب با بیشترین سرعت به سمت جلو می رود. پاهای اسب در حرکت چهارنعل کاملاً کشیده و گام‌هایش تا حد امکان بلند است. ترتیب حرکت پاهای اسب در حرکت چهارنعل (با پیشگامی دست چپ) به این صورت است: پای راست، پای چپ و بلافاصله دست راست، دست چپ. بنابراین، حرکت چهارنعل اسب یک حرکت چهار ضربی است. تفاوت تاخت چهارنعل با تاخت ملایم این است که زمان معلق ماندن اسب در حالت چهارنعل بیشتر است و سرعت حرکت نیز بالاتر است. همچنین، دست و پای مخالفی که در حالت تاخت ملایم با هم به زمین می آمد در حرکت چهارنعل دیگر نمی تواند به این صورت عمل کند چون سرعت زیاد است؛ در حرکت چهارنعل وضعیت حرکت این دو دست و پا اینگونه است که پا کمی قبل از دست مخالفش به زمین ضربه می زند.