معنی کلمه چرم گاو در لغت نامه دهخدا
چنان بد که هر سال یک چرم گاو
ز کابل همی خواستی باژ و ساو.فردوسی.ز دینار پرکرده ده چرم گاو
سه ساله فرستاده شد باژ و ساو.فردوسی.رجوع به چرم شود. || کنایه از تازیانه باشد. ( آنندراج ). تازیانه ای که دم گاو نیز گویند. ( ناظم الاطباء ). دم گاو. دنب گاو. نوعی تازیانه.