معنی کلمه چرلو در لغت نامه دهخدا
چرلو. [ چ ِ ] ( اِخ ) دهی از حومه بخش سراسکند شهرستان تبریز که در 12هزارگزی شمال سراسکند و 12هزارگزی راه شوسه سراسکند به سیاه چمن واقعست. کوهستانی و معتدل است و 270 تن سکنه دارد آبش از چشمه ، محصولش غلات ، حبوبات و پنبه ، شغل اهالی زراعت و گله داری وراهش مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).