چرخ پیمای. [ چ َپ َ / پ ِ ] ( نف مرکب ) عرش پیمای. فلک پیمای. آنکه بر مدار فلک سیر کند، همچون ستارگان و کرات : همین تار و روشن شتابندگان همین چرخ پیمای تابندگان.اسدی.|| آنکه بسوی آسمانها و افلاک اوج گیرد و پرواز کند. رجوع به چرخ پیمایی شود.
معنی کلمه چرخ پیمای در فرهنگ فارسی
عرش پیمای ٠ فلک پیمای
جملاتی از کاربرد کلمه چرخ پیمای
فتاده ه ر لوند چرخ پیمای چو رخش آسمان بی دست و بی پای
همین تار و روشن شتابندگان همین چرخ پیمای تابندگان
مملکت ثابت ز عزم چرخ پیمای تو گشت فتنه خفته از نسیم عدل بیدار تو باد