چرخ هفتم

معنی کلمه چرخ هفتم در لغت نامه دهخدا

چرخ هفتم. [ چ َ خ ِ هََ ت ُ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آسمان هفتم. فلک هفتم :
شرح اقبال تو هرگز کی توان کردن بلفظ
چرخ هفتم را مساحت کی توان کردن بگام.معزی.ناوک فریادرس هرساعت از مجرای دل
بگذرد از چرخ هفتم همچو سوزن از حریر.سعدی.

معنی کلمه چرخ هفتم در فرهنگ فارسی

آسمان هفتم . فلک هفتم

جملاتی از کاربرد کلمه چرخ هفتم

زحل چه گوید حاجت نیابد ار نه من ز چرخ هفتم بر ملک دیده بان شدمی
در زمینم با تو ساکن در محل می‌دوم بر چرخ هفتم چون زحل
هر چند مسکنم به زمین است، روز و شب بر چرخ هفتم است مجال سفر مرا
شرح اقبال تو هرگز کی توان‌ گفتن به شرط چرخ هفتم را مساحت کی توان کردن به‌گام
اگر به خشم شود چرخ هفتم از تو بری به جان من که نترسی و هیچ غم نخوری
می‌توانم از زمین بر کام دل گامی نهم گام دیگر بر فراز چرخ هفتم جا کنم
به هفتم خانه همچون چرخ هفتم که هر نقشی و رنگی بود ازو گم
پیش خلق ایشان فراز صد که‌اند گام خود بر چرخ هفتم می‌نهند
بدان چرخ همت رسانید بختم کز او چرخ هفتم نماید هلالی
پاسبان چرخ هفتم خوش نخسبد بعد از این چون جهان را عدل و انصاف تو می دارند پاس