چرخ ماه

معنی کلمه چرخ ماه در لغت نامه دهخدا

چرخ ماه. [ چ َ خ ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) فلک ماه. فلک اول. کره ماه :
ز دانندگان پس بپرسید شاه
کزین خاک چند است تا چرخ ماه ؟فردوسی.ز ماهی براندیش تا چرخ ماه
چو تو شاه ننهاد برسر کلاه.فردوسی.که آیا بهشت است یا بزمگاه
سپهر برین است یا چرخ ماه.فردوسی.زبس ناله بوق و هندی درای
سر چرخ ماه اندر آمد ز جای.فردوسی.ابر کوهه پیل در قلبگاه
بلورین یکی تخت چون چرخ ماه.اسدی.چه دشتی که گر وی بدی چرخ ماه
در او ماه هرشب شدی گم ز راه.اسدی.بکوه رهو برگرفتند راه
چه کوهی بلندیش تا چرخ ماه.اسدی.

معنی کلمه چرخ ماه در فرهنگ فارسی

فلک ماه ٠ فلک اول کره ماه ٠

جملاتی از کاربرد کلمه چرخ ماه

ای در میان آ . . . بمیر بسروری چون در میان انجم بر چرخ ماه تام
ازان پس چنین گفت کز چرخ ماه برو تا سر تیره خاک سیاه
ز ماهی بر اندیشه تا چرخ ماه چو تو شاه ننهاد بر سر کلاه
ماه اگر هستی برابر با مه منجوق شاه چرخ کیوان زیر و چرخ ماه بر بالاستی
بیاراست بزمی که از چرخ ماه فرومانده بود اندر آن بزمگاه
شاهنشه و اتابک اعظم‌ که هر دو را آ‌رد سجود روز‌ و شب از چرخ ماه و خور
شعاع آن مه نو چون به طرف بام می‌افتد به پابوسش ز بام چرخ ماه تام می‌افتد
هر نفس از چرخ ماه را به تعجب چشم در آن روی چون نگار بماند
یکی جشن کردند کز چرخ ماه ستاره ببارید بر جشنگاه
بر چرخ ماه رفتم از این چاه ژرف زشت هرگز کسی ندید عجب‌تر ز کار من