چرب و خشک.[ چ َ ب ُ خ ُ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) کنایه از بد و نیک باشد. ( برهان ) ( آنندراج ). خوب و بد. ( ناظم الاطباء ). || کنایه از زیاده و کم باشد. || کنایه از سخا و بخل باشد. ( برهان ) ( آنندراج ). سخاوت و بخل. ( ناظم الاطباء ). || کنایه از سخی و بخیل باشد. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
معنی کلمه چرب و خشک در فرهنگ فارسی
کنایه از بد و نیک باشد . خوب و بد . سخاوت و بخل .
جملاتی از کاربرد کلمه چرب و خشک
به چرب و خشک رباب و چغانه در سازش به خام و پخته پیمانه و سبو در جوش
مردم چشمش که مشک اندام بود چرب و خشک از مشک و از بادام بود