چراغ کاروان. [ چ َ / چ ِ غ ِ کارْ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) چراغی باشد که کاروانان بر چوبی بلند برافروزند تا واماندگان و مترددان بروشنائی آن بمأوای خود برسند بآسانی. ( آنندراج ) : باشد از پروانه امرش درین خلوتسرای سالکان را خضر پیغمبر چراغ کاروان.اثر ( از آنندراج ).
معنی کلمه چراغ کاروان در فرهنگ فارسی
چراغی باشد که کاروانان بر چوبی بلند بر افروزند تا واماندگان و مترددان بروشنائی آن بماوای خود برسند باسانی .
جملاتی از کاربرد کلمه چراغ کاروان
به دست سایلان آوازه احسان عصا گردد چراغ کاروان غارتگران را رهنما گردد
از آن کوتاه دست شبروان است که شمع او چراغ کاروان است