چاه قلعه

چاه قلعه

معنی کلمه چاه قلعه در لغت نامه دهخدا

چاه قلعه. [ ق َ] ( اِخ ) دهی است از دهستان شمیل بخش مرکزی شهرستان بندرعباس که در 48 هزارگزی شمال خاوری بندرعباس بر سر راه فرعی میناب به بندرعباس واقع شده. جلگه و گرمسیر است و 262 تن سکنه دارد. آبش از چاه ، محصولش خرماو غلات و شغل اهالی زراعت است. مزارع چاه فلاه و مشکی جزء این ده است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

معنی کلمه چاه قلعه در فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان شمیل بخش مرکزی شهرستان بندرعباس

معنی کلمه چاه قلعه در دانشنامه عمومی

چاه قلعه روستایی در دهستان گلستان بخش گلستان شهرستان سیرجان استان کرمان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این مکان ۲۶۱ نفر ( ۷۸خانوار ) بوده است.

جملاتی از کاربرد کلمه چاه قلعه

بچاقچی‌ها در گذشته به پرورش اسب مشغول بودند و در سوارکاری شهره بودند. حتی در دورهٔ رضاشاه واحدهای سواره‌نظام ارتش در کرمان را تشکیل می‌دادند. امروزه اما مردان به دامپروری و باغداری و کار در معادن مشغول‌اند و زن‌ها قالی، جاجیم و گلیم می‌بافند. غیر از آن بز معروف فارسی راینی نیز پرورش می‌دهند. ایشان به تدریج آبادی‌نشین شده‌اند و امروزه بیشترشان در بخش بلورد (روستای چهارگنبد)در شهرستان سیرجان و روستای چاه قلعه ساکن‌اند.
همان صفا و صمیمیت. انگاری که آدم تمام مردم شهر را می‌شناسد. همه به هم سلام می‌کردند. کوچه‌ها بوی صمیمی کاهگل می‌داد. از پنجره‌ها عطر تاس کباب آلو، بادمجان و بوی خورشت سبزی در مشام می‌پیچید. بله کتاب دل نوشته‌ها همان عطر بهار نارنج و همان جار زدن طواف‌ها در زیر بازارچه برای فروش میوه را در ذهن تداعی می‌کند. سینما با بلیت ۶ ریالی، آش کارده زیر قرآن، حوض ماهی، گهواره دیو، چاه قلعه بندر و باغ دلگشا تمام مراسم‌های عقد و ازدواج و زایمان را به یاد انسان می‌آورد.»