چالانچی

معنی کلمه چالانچی در لغت نامه دهخدا

چالانچی. ( ترکی ، ص مرکب ) سازنده. نوازنده. ساززن.
چالانچی. ( اِخ ) دهی از دهستان ایوان بخش گیلان شهرستان شاه آباد که در 7 هزارگزی جنوب باختری جوی رز و یک هزارگزی شوسه شاه آباد به ایلام واقع شده زمینش دشت و هوایش سردسیر است و 1750 تن سکنه دارد. آبش از سراب ایوان و محصولش غلات و برنج و حبوبات و توتون و لبنیات میباشد. شغل اهالی زراعت و گله داری است و چادرنشین هستند. زمستان گرمسیر را به حدود باخترایوان و سومار میروند. در دو محل نزدیک بهم به علیاو سفلی مشهورند. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

معنی کلمه چالانچی در فرهنگ معین

[ تر. ] (ص نسب . ) سازنده ، نوازنده ، ساززن .

معنی کلمه چالانچی در ویکی واژه

سازنده، نوازنده، ساززن.

جملاتی از کاربرد کلمه چالانچی

تپه چغا زنگی در شهرستان ایوان، بخش مرکزی، روستای چالانچی واقع شده و این اثر در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۸۴۶۲ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است.