پیشانی دار. ( نف مرکب ) دارنده پیشانی. || کنایه است از دولتمند. بادولت. مقبل. دولتی.سعید. خوشبخت. خوش اقبال. نیکوطالع. بخت ور. || کسی که کاری را بشکفتگی از پیش برد. ( برهان ).
معنی کلمه پیشانی دار در فرهنگ عمید
۱. دارای پیشانی. ۲. [مجاز] دارای بخت و طالع، خوشبخت، خوش اقبال.
معنی کلمه پیشانی دار در فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱- دارند. پیشانی صاحب جبهه . ۲- دولتمند خوش اقبال نیک بخت . ۳- کسی که کاری رابشکفتگی از پیش برد.
جملاتی از کاربرد کلمه پیشانی دار
ابروی تو آن سیاه پیشانی دار پیوسته به قصد سر، میان بسته بود