پیش قدم
معنی کلمه پیش قدم در فرهنگ عمید
معنی کلمه پیش قدم در فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱- آنکه نخست بکاری در آید مقدم سابق . ۲- آنکه بر دیگران سابق. دوستی و خدمتگزاری دارد. ۲- ( فتوت ) بزرگ قوم کبیر شیخ پدر مقدم قاید راس الحزب .
جملاتی از کاربرد کلمه پیش قدم
رُوَیْم را پرسیدند از ادب سفر گفت آن بود که همّت وی در پیش قدم وی نشود و هرجا که دل وی بپسندد آنجا منزل کند.
چند دلا پی روی جهل خطاپیشه را بر خرد پیش بین، پیش قدم داشتن
مطابق انتظار یوسف، برادرانش برای اعتراض نزد او بازگشتند و خواستند که همگی به بردگی گرفته شوند، اما یوسف گفت که تنها بنیامین باید برده شود. سپس یهودا پیش قدم شد و با او صحبت کرد؛ وی از اصرار یوسف به آوردن بنیامین و وضعیت پدر پیرش گفت و پیشنهاد داد او را به جای بنیامین به بردگی بگیرند. در این زمان یوسف که دیگر تاب نداشت، همه را از اتاق بیرون فرستاد تا با برادران خود تنها باشد. آنگاه هویت خود را بر ایشان آشکار کرد و گریست و آنان را در آغوش گرفت. او همچنین فروش خود را کار خدا دانست تا بدین شیوه، خانواده در سالهای قحطی نجات پیدا کند. یوسف از برادرانش خواست به کنعان بازگردند و همه اهل خانه را به مصر آورند و نیز هدایای گرانقیمتی به آنها بخشید.
سرو زد لاف که زیبا قدم و بیش قدم گو قدم پیش نه و پیش قدم خوش بخرام
بانک ملی ایران با شعار «کودکان، فردای ایرانند» در معرفی این اقدام پیش قدم شد تا با کمک خیرین تجهیز و ساخت آن به نتیجه برسد. در حال حاضر هزینههای ساخت بیمارستان به ازای هر تخت معادل شش میلیارد ریال برآورد میشود. زنجیره امید در حال ساخت نخستین بیمارستان تخصصی برای کمک به کودکان بی بضاعت آسیبدیده میباشد. بانک ملی ایران به عنوان بانکی برخاسته از عرق ملی در کنار زنجیره امید قرار گرفته تا به کمک شما مردم عزیز و کارکنان خود در ساخت این بیمارستان مشارکت نماید. هزینههای مصرفی زنجیره امید به صورت شفاف در همین بخش اطلاعرسانی خواهد شد.
کج مکن پیش قدم گردن خود چون مینا کز دل و چشم ترا ساغر و مینای خوشی است
ساغر مدد ز باطن مینا طلب کند صبح است پیر و پیش قدم آفتاب را
در نظر من بود، دولت دنیا و دین رایت توفیق را، پیش قدم داشتن
به سرو گفت که بنشین ز پا به پیش قدم تو سرکشی به وجود منی چنین نه رواست
قرب تو گر ننهد پیش قدم بازگردد همه عالم به عدم
شرکت هواپیمایی فراز قشم برای خرید آن پیش قدم شد و در سال ۱۳۹۱ مالکیت آن را به عهده گرفت.
در دل دهیم، گوشهٔ چشمی ز تو باید تا جاذبهٔ شوق، نهد پیش قدم را
خورشید اوج فضل محمد که بر دوام پیش قدم ز نور قدم داشت رهبری