پیراینده

معنی کلمه پیراینده در لغت نامه دهخدا

پیراینده. [ را ی َ دَ / دِ ]( نف ) زینت دهنده. که چیزی را از چیزی بجهت خوش آیندگی کم کند همچون سرتراش و باغبان ، برخلاف مشاطه. ( آنندراج ) ( برهان ). پیرایش کننده. آراینده. آراسته کننده.

معنی کلمه پیراینده در فرهنگ معین

(یَ دِ ) (ص فا. ) ۱ - پیرایش دهنده . ۲ - زینت دهنده .

معنی کلمه پیراینده در فرهنگ عمید

پیرایش دهنده.

معنی کلمه پیراینده در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- زینت دهنده بکاستن پیرایش کننده مقابل آراینده . ۲- زینت دهنده ( مطلقا ) مزین آراینده .

معنی کلمه پیراینده در ویکی واژه

پیرایش دهنده.
زینت دهنده.

جملاتی از کاربرد کلمه پیراینده

یک زبان تک‌خانواده در شاخه‌های یک خانواده زبانی مدون نیز وجود دارد، مانند آلبانیایی و ارمنی در داخل هندواروپایی. معنی واژه «تک‌خانواده» در چنین مواردی معمولاً با یک پیراینده روشن می‌شود. به عنوان مثال، از آلبانیایی و ارمنی ممکن است به عنوان «تک‌خانواده هندواروپایی» یاد شود. در مقابل، زبان باسکی تا آنجایی که شناخته شده‌است، کاملاً منزوی است و این زبان با هیچ زبان نوین دیگری مرتبط نیست.