پوشیده حال

معنی کلمه پوشیده حال در لغت نامه دهخدا

پوشیده حال. [ دَ / دِ ] ( ص مرکب ) که احوال او مخفی است. که احوالش آشکارا نیست. نهان. مخفی. ناپیدا.

معنی کلمه پوشیده حال در فرهنگ عمید

کسی که حالش پوشیده و پنهان است و کسی بر احوالش آگاه نیست.

معنی کلمه پوشیده حال در فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه احوال او مخفی است آنکه احوالش آشکارا نیست نهان مخفی .

جملاتی از کاربرد کلمه پوشیده حال

منت درمان ز بی دردان کشیدن مشکل است از طبیبان می کنم پوشیده حال خویشتن
کوتاهی حیات ز اظهار زندگی است زان خضر دیر ماند که پوشیده حال شد
آفت کم است مردم پوشیده حال را صائب برون میار سر از زیر بال خویش
بگرو کرده ام که بی برگم وز تو پوشیده حال مضطر نیست
بی پرده شد چو گنج به تاراج می رود شهرت بلاست مردم پوشیده حال را
نیست پوشیده حال بنده تو را که تنش چون زغم بفرسوده ست