پوست فروش

معنی کلمه پوست فروش در لغت نامه دهخدا

پوست فروش. [ ف ُ ] ( نف مرکب ) آن که پوست فروشد.جلّودی. || فرّاء. || صرّام.

معنی کلمه پوست فروش در فرهنگ عمید

۱. فروشندۀ پوست.
۲. کسی که پوست های دباغی شدۀ حیوانات را می فروشد.

معنی کلمه پوست فروش در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- آنکه پوست فروشد فرائ . ۲- پوست پیرا چرمگر صرام .

جملاتی از کاربرد کلمه پوست فروش

خانه پوست فروش مربوط به دوره قاجار است و در شیراز، محله سرباغ، کوچه پشت مسجد شهداء واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۰ خرداد ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۸۶۴۹ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.