پرمدارا. [ پ ُ م ُ] ( ص مرکب ) که رفق و مدارات بسیار کند : مگر کردگار آشکارا کند دل و مغز ما پرمدارا کند.فردوسی.مگر بر من این آشکارا شود بر آتش دلم پرمدارا شود.فردوسی.
جملاتی از کاربرد کلمه پر مدارا
دل خویش را پر مدارا کنید مرا در جهان نام دارا کنید
بجوییم و بر کوه خارا بریم پر اندیشه و پر مدارا بریم