پاوی

معنی کلمه پاوی در لغت نامه دهخدا

پاوی. ( اِخ ) اوگوست ژان ماری. یکی از رجال سیاست و کاشف فرانسوی که قسمتی بزرگ از هندوچین را کشف و بفرانسه ضمیمه کرد. مولد وی به دینان بسال 1847م./ 1263هَ. ق. و وفات در سنه 1925م.1343/ هَ. ق. است.
پاوی. ( اِخ ) شهری به ایالت لمباردی در ایتالیا بر ساحل رود تِسّن دارای 50000 تن سکنه و دانشگاه و دبیرستان و کنیسه زیبا.

جملاتی از کاربرد کلمه پاوی

جو پاوی ( بریتانیای کبیر) – دو و میدانی
مرگ ماسی باعث شد آگوست پاوی به عنوان کنسول جدید فرانسه انتخاب شود. در مارس ۱۸۹۳، پاوی از سیامی‌ها خواست که تمام پست‌های نظامی در سمت شرقی رودخانه مکونگ در جنوب خاموان را تخلیه کنند و ادعا کرد که این زمین متعلق به ویتنام است.برای حمایت از این خواسته ها، فرانسوی ها قایق توپدار لوتین را به بانکوک فرستادند و در آنجا در چائو فرایا در کنار هیئت فرانسوی لنگر انداختند.
درگیری زمانی آغاز شد که فرماندار کل هندوچین فرانسه، ژان دو لانسان، آگوست پاوی را به عنوان کنسول به بانکوک فرستاد تا لائوس را تحت حاکمیت فرانسه قرار دهد. دولت بانکوک که به اشتباه معتقد بود از سوی دولت بریتانیا حمایت خواهد شد، از واگذاری قلمرو شرق مکونگ خودداری کرد و در عوض حضور نظامی و اداری خود را تقویت کرد.