پالمیر
معنی کلمه پالمیر در فرهنگ فارسی
شهری مشهور در برالشام امروز
معنی کلمه پالمیر در دانشنامه آزاد فارسی
پالْمیر
پالْمیر
(یا: تَدمُر) از شهرهای مهم سوریه در دوران اشکانی و ساسانی. پالمیر مرکز تمدن نَبَطی و یکی از مادر شهرهای پارتی در صحرای سوریه بود و بر سر راه دورا اوروپوس به دمشق قرار داشت. پالمیر بیشتر شهری عربی و آرامی به شمار می رفت تا ایرانی یا رومی ـ یونانی. در حقیقت سکنۀ تدمر را اعراب و اقوام سامی تباری تشکیل می داد که با فرهنگ و هنر هلنی آشنا بودند. در پرستشگاه های تدمر خدایان بِینُ النَّهرینی چون بَعل و آگارگاتیس پرستش می شدند. بازرگانان عرب پالمیری به خطوط و زبان های یونانی و آرامی می نوشتند و نیز نمونه های کهن و ابتدایی خط عربی در پالمیر ابداع شد. هنر در تدمر همانند هترا بود و تندیس ها را به شیوۀ پیکرتراشان هترا می ساختند. هنرمندان پالمیری در ساخت نقوش برجسته به شیوۀ تمام رخ نمای پارتی توجه بیشتری داشتند. در لشکرکشی تِرایانوس به قلمرو اشکانی، پالمیر به قلمرو روم افزوده شد و سپس هادِریانوس، جانشین ترایانوس، دژی مستحکم در آن جا ساخت. در ۲۶۰م اودِناتوس حاکم پالمیر توانست سپاه شاپور اول ساسانی را به سختی شکست دهد. در پی این پیروزی که روم آن را انتقام شکست و اسارت والریانوس می دانست، سنای روم به اودناتوس لقب گایوس، به معنی سپهسالار بزرگ، داد. در ۲۶۰ـ۲۷۲م پالمیر به قدرتی منطقه ای تبدیل شد و توانست فلسطین، مصر و جنوب آناتولی را به قلمرو خود بیفزاید. مارکوس اورِلیانوس امپراتور روم در ۲۷۲م پالمیر را در هم کوبید و برچید. نیز ← اودناتوس؛ زنوبیا
جملاتی از کاربرد کلمه پالمیر
به عنوان نمونه میتوان گفت که سکههای مهرداد اول دست کم چهار سبک مختلف را نشان میدهد که سکههای او که ظاهراً در شمال شرق ایران ضرب شده بود سر او را از نیمرخ نشان میدهد بدون ریش با کلاه نوک تیز سکایی یا باشلیق. در واقع هنر پارتی نخست در شهرهای مرزهای جنوبی شاهنشاهی آغاز شد و سپس به سوی مشرق گسترده شد تا آنکه منطقهای را برمیگرفت که از پالمیر در مغرب گرفته تا حداقل ایران مرکزی در غرب وسعت داشت و اینکه در مشرق ایران در گندهاره و در شمال غربی هند گروهی از سبکهای مرتبط به هم بودند پیدا شده است. هند پارتی مرحله دیگری بود از رشد سبکهای آسیای غربی و نخستین جلوهگاه قدرت و نفوذ هنر پارتی است.
اگر امیر پالمیر اوذینه، پس از اسیر شدن والرین، هنگام ضعف قدرت رومیان، حکومت را به دست نگرفته بود، شرق از دست میرفت. اما وی، پس از آنکه نخستینبار عنوان «شاه» یافت، سپاهی فراهم آورد، با همسرش زنوبیا، پسرانش به جنگ ساسانیان شتافت. در آغاز نصیبین و قسمتهای وسیعی از شرق و همچنین سراسر بینالنهرین را در دست خود گرفت و آنگاه شاه مغلوب را ناگزیر به فرار کرد. سرانجام تا تیسفون و تعقیب شاپور و فرزاندان او پرداخت، همسران او را به اسارت گرفت و غنایم بزرگی نیز به چنگ آورد...
از این پس اوذینه از طرف گالینوس اختیار مطلق سرزمینهایی را که از شاپور گرفته شده بود، بهدستآورد. قدرت فائقه[یادداشت ۶] او از اینها هم فراتر شامل ایالات شرقی رومی از ساحل دریای سیاه تا فلسطین شد. وی کاری کرد که وجودش برای قیصر روم و برای دفاع از مرزهای شرقی روم غیرقابل اجتناب باشد. اما او نیز در جنگ هایی به سختی از شاپور شکست خورد و این باعث تضعیف جایگاه او در دربار گالینوس بود. از دیدگاه پالمیر بیش از همه علل مبتنی بر سیاست خارجی و برقراری بلامانع دسترسی به خلیج فارس از اهمیت خاص برخوردار بوده است.
در نهایت از بهار سال ۲۶۷ به بعد بود که شاپور از شر این حریف خطرناک رهایی یافت؛ به هرحال پالمیر به علت وضع جغرافیایی مساعد خود و از برکت اقدامات پیروزمندانه اوذینه به یک دولت قدرتمند حائل بین روم و ساسانی تبدیل شده بود.
هنوز چیزی از این مقدمات نگذشته بود که اذینه کشته شد و همسرش ملکه زنوبیا[یادداشت ۷] که پس از او به سلطنت رسیده بود، برای حفظ کشور خویش در برابر آسیبهایی که ممکن بود از سوی روم بر آن وارد آید، و به دلیل ضعف موقتی رومیان، از این موقعیت استفاده کرد و پالمیر را به اوج و قدرتی منحصر به فرد رساند. تأسیس یک «دولت خاص پالمیریِ مستقل از روم» به هرحال چیزی نبود که بیپاسخ بماند. اتخاذ این روش برای زنوبیا سودی ببار نیاورد؛ زیرا در سال ۲۷۲ امپراتور اورلیان، پالمیر را تسخیر و زنوبیا را اسیر کرد. امپراتور روم دستور داد تا زنوبیا را در یک نمایش ظفرنمون در شهر رم گردانند.