پاک طینتی

معنی کلمه پاک طینتی در لغت نامه دهخدا

پاک طینتی. [ ن َ ] ( حامص مرکب ) پاک سرشتی. پاک نهادی. پاک فطرتی.

معنی کلمه پاک طینتی در فرهنگ فارسی

عمل پاک طینت پاک سرشتی .

جملاتی از کاربرد کلمه پاک طینتی

چها نمی کشم از پاک طینتی صائب خوش آن که آینه خویش را جلا نکند
چون لاله صاف ودرد جهان را سبکروان از پاک طینتی همه یک جام می کنند
رسد به آب بقا پاک طینتی صائب که دل به هستی ناپایدار نگذارد
آبم که ز پاک طینتی نیست چون شیشه حجاب مغز من پوست
چون برگ گل درین چمن از پاک طینتی پشت همند خاک نشینان و روی هم
از پاک طینتی است که ابر گرفته رو رزق صدف ز گوهر شهوار می دهد
ز پاک طینتی اشعار من بلندی یافت ز تازگی سخنانم گرفت روی زمین