ناگزاینده

معنی کلمه ناگزاینده در لغت نامه دهخدا

ناگزاینده. [ گ َ ی َدَ / دِ ] ( نف مرکب ) نگزاینده. که گزاینده و گزنده نیست. آنکه نگزد و آزار نرساند. بی آزار :
چه خوش داستانی زد آن هوشمند
که بر ناگزاینده ناید گزند.نظامی.|| آنکه تعذیب می کند بدون گزند و ضرر. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه ناگزاینده در فرهنگ عمید

آن که نگزد، آن که آزار نرساند: چه خوش داستانی زد آن هوشمند / که بر ناگزاینده نآید گزند (نظامی۵: ۸۷۳ ).

جملاتی از کاربرد کلمه ناگزاینده

چه خوش داستانی زد آن هوشمند که بر ناگزاینده ناید گزند