معنی کلمه ناراین در لغت نامه دهخدا
ناراین. [ ی َ ] ( اِخ ) از قلاع هندوستان بوده که به دست سلطان محمود غزنوی گشوده شد. مؤلف تاریخ دیالمه و غزنویان آرد: سلطان محمود پس از فتح قلعه بهم نغز به غزنین مراجعت کرد و در همان اوان جمعی ازدرباریان وی راجع به نفایس و ذخایر قلعه ناراین گفتگو به میان آوردند و سلطان را به فتح آنجا تحریک کردند. این قلعه نیز یکی از قلاع مستحکم هندوستان بوده که بعضی از مورخان نام آن را تاوین نوشته اند. این قلعه نزدیک پیشاور ساخته شده بود. سلطان محمود چون به ناراین رسید دستور حمله به سپاهیان خود به ناراین داده ، حکمران قلعه در ابتدای امر مقاومت شدیدی از خود نشان داده ولی عاقبت در نتیجه دادن تلفات بسیار درصدد تقاضای صلح برآمد و سلطان در مقابل گرفتن باج و خراج سالیانه و اینکه دو هزار نفر از سواران وی بعنوان رهینه به غزنین آیند حکومت آن ناحیه را در دست وی باقی گذارد. فتح ناراین در سال چهارصد اتفاق افتاد. ( تاریخ دیالمه و غزنویان ، عباس پرویز ص 228 و 229 ).