کنگری

معنی کلمه کنگری در لغت نامه دهخدا

کنگری. [ ک َ گ َ ] ( اِ مرکب ) صمغ کنگر را گویند و آن را کنگرزد نیز خوانند. ( برهان ) ( آنندراج ) ( فرهنگ فارسی معین ). صمغ کنگر که کنگرزد نیز گویند و خوردن آن به آسانی قی آورد. ( ناظم الاطباء ).
کنگری. [ ک َ گ َ ] ( ص نسبی ) منسوب به کنگر. ( فرهنگ فارسی معین ).
کنگری. [ ک ُ گ ُ ] ( ص نسبی ) منسوب به کُنگُر. ( فرهنگ فارسی معین ) :
تو مردم کریمی من کنگری گدایم
ترسم ملول گردی با این کرم ز کنگر.فرخی ( از فرهنگ فارسی ایضاً ).رجوع به کنگر شود.
کنگری. [ ک ِ گ ِ ] ( اِ ) به معنی کنگره است که سازی باشد که هندوان نوازند. ( برهان ) ( آنندراج ). کنگره و سازی مر هندیان را. ( ناظم الاطباء ). زنبوره. و رجوع به زنبوره در همین لغت نامه شود. || نوعی از بربط. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه کنگری در فرهنگ عمید

نوعی ساز متداول در هند به شکل چوبی دراز که دو تار بر آن کشیده شده و در دو طرف آن، دو کاسۀ کوچک دارد.

معنی کلمه کنگری در فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به کنگر : تو مردم کریمی من کنگری گدایم ترسم ملول گردی با این کرم ز کنگر . ( فرخی )
بمعنی کنگره است که سازی باشد که هندوان نوازند یا نوعی از بربط .زنبوره

جملاتی از کاربرد کلمه کنگری

برگ‌های برگ کنگری معمولاً به صورت پیچ‌خورده و حکاکی شده نمایش داده می‌شوند و اغلب در سرستون‌ها، قرنیزها، حاشیه‌های تزئينی و دیگر عناصر معماری یافت می‌شوند. این طرح همچنین در تزئینات مبلمان، پارچه‌ها، جواهرات و سایر اشیاء تزئینی استفاده می‌شود.
طرح تزئینی برگ کنگری در معماری از برگ‌های گیاه مدیترانه‌ای برگ کنگری الهام گرفته شده است. این برگ‌ها دارای بریدگی‌های عمیق و شباهتی به برگ‌های خار و شقایق دارند. هر دو گونهٔ کنگر نرم و کنگر خاردار به عنوان الگوی اصلی این طرح مطرح شده‌اند، اما نمونه‌های خاص این نقش تزئینی ممکن است به یکی از این دو گونه نزدیک‌تر باشند.
به هر گرد برهی گروه دگر ز هر کنگری آدمی کرده سر
شکل تزئینی برگ کنگری نمادی از زندگی، رشد و جاودانگی است و به همین دلیل در بسیاری از فرهنگ‌ها و تمدن‌ها مورد استفاده قرار گرفته است. در معماری یونان باستان، برگ‌های برگ کنگری به‌طور خاص با شیوه کورینتی مرتبط هستند، که یکی از سه شیوهٔ اصلی معماری کلاسیک است.
به هر گرد برجی یکی نامدار به هر کنگری صاحب گیر و دار