کج دار

معنی کلمه کج دار در فرهنگ عمید

کج نگهدار.

جملاتی از کاربرد کلمه کج دار

کرد خون همه به گردن زلف گفت کج دار طره را و مریز
ساقی بکفم نهاده جام لبریز میگویدم آنگاه که کج دار و مریز
گفته‌های زلف کجم دار به دست و مگوی ماند این هم به همان نکته که کج دار و مریز