چهاریک. [ چ َ / چ ِ ی َ / ی ِ ] ( اِ مرکب ) ربع. یک چهارم. یک قسمت از چهار قسمت چیزی. رُبُع. رَبیع. ( منتهی الارب ): هزیع؛ مقدار یک چهاریک از شب. رجوع به چاریک و ربع و مُحَلّه شود. - چهاریک دانگ ؛ دو حبه. یک طسوج. ( منتهی الارب ).
معنی کلمه چهاریک در فرهنگ عمید
یک بخش از چهار بخش چیزی، یک چهارم چیزی، یک چهارم، ربع.
معنی کلمه چهاریک در فرهنگ فارسی
یک چهارم، یک چهارم ازچیزی، ربع
معنی کلمه چهاریک در فرهنگستان زبان و ادب
{quarter} [ورزش] هریک از چهار بخش مسابقه که همگی ازلحاظ زمانی با هم برابر باشند
جملاتی از کاربرد کلمه چهاریک
دور دایره آن از خارج ۳۴ ذرع و قطر آن از داخل ۷٫۲۰ متر است. این برج دوازده ترک دارد که یکی از ترکها مدخل است و عرض هر ترکی ۱٫۲۳ متر و بعد از ده ذرع و نیم ارتفاع سه فقره مقرنس از آجر به وضعهای بسیار خوب انیق ساخته شده و پس از آن کتیبهای قرار دارد به عرض ۳ چهاریک به خط کوفی و بالای آن کتیبهٔ دیگری است به خط بنائی و از آن به بعد گنبد مخروطی شروع میشود، اما گنبد آن خراب و آنچه باقی است به ارتفاع ۱۴ ذرع میباشد. در برج رو به جنوب و یک قبر آجری در وسط و دو قبر دیگر سنگچین در داخل برج دیده میشود.