پاکند

معنی کلمه پاکند در لغت نامه دهخدا

پاکند. [ ک َ ] ( اِ ) پاکنده. مطلق یاقوت اعم از زرد و سفید و سرخ و بدین معنی بجای حرف اول یاء حطی هم آمده است. ( برهان ) :
کجا تو باشی گردند بیخطر خوبان
جمست را چه خطر هر کجا بود پاکند.شاکری.و صاحب فرهنگ رشیدی این کلمه را با باء موحده ضبط کرده و گفته است که به یای حطی است نه به باء و حق نیز همانست چنانکه یاقوت معرب یاکند است. || سُنبُل.

معنی کلمه پاکند در فرهنگ عمید

= یاکند

معنی کلمه پاکند در فرهنگ فارسی

پاکند سنبل و این صورت مصحف پاکنده است

جملاتی از کاربرد کلمه پاکند

دوستانش در فنای دهر دورند از فنا دشمنانش در رجای خوف پاکند از رجا
آنها همه مهاجر پاکند و صاف قلب وجدان جمله پاکتر، از پیکر پری
شکرایزد را که فرزندان تو همچون تواند زانکه ایشان در پاکند و تو بحر اخضری
که ختمند اولیای احمد پاک همه پاکند از آلایش خاک
ز قید طبع و کید نفس پاکند به راه درد و کوی عشق خاکند
شور طلب همچو شمع قطع نگردد ز ما پاکند ایجاد اگر سر به بریدن دهیم
بندگانت همه مردانه و پاکند ولیک پاک و مردانه تر از جمله شه دوره ماست