معنی کلمه پاکرو در لغت نامه دهخدا
که گر پارسا باشد و پاکرو
طریقت شناس و نصیحت شنو...سعدی.جوانی پاکباز و پاکرو بود
که با پاکیزه روئی در گرو بود.سعدی.هر دوست که دم زد ز وفا دشمن شد
هر پاکروی که بود تردامن شد.حافظ.آدمی پاکرو نیست از سر بریدن او را باک نباشد. ( تاریخ رشیدی ).