هم سرشت
معنی کلمه هم سرشت در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه هم سرشت
نخست آب با خاک بُد هم سرشت گل تر بگردند پس خشک خشت
هر که را این درد دل در هم سرشت محو شد هم دوزخ او را هم بهشت
آن و هم که دست کشت جهل است هم طینت و هم سرشت جهل است
از آن چار گوهر که در هم سرشت جهانی شد آراسته چون بهشت
عشق تو با جان من در هم سرشت من نه دوزخ دانم اینجا نه بهشت
از برای انس جان اندر میان انس و جان یک رفیق هم سرشت هم دم هم درد کو؟
غم مخوری که عشق خود با گل تو به هم سرشت عشق خدای تو به تو همدم اصل خلقت است
کارآگهی که آب و گل ما به هم سرشت بر من فزود، آنچه که از خلقت تو کاست