ماندگان

معنی کلمه ماندگان در لغت نامه دهخدا

ماندگان. [ دِ ] ( اِخ ) دهی از بخش سمیرم بالا است که در شهرستان شهرضا واقع است و 350 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).

معنی کلمه ماندگان در فرهنگ فارسی

دهی از بخش سمیرم در شهرستان شهرضا

جملاتی از کاربرد کلمه ماندگان

این ارتفاع برف سبب مسدود شدن راه ارتباطی ۳۲ روستاو گیر افتادن ۲۰۰ خودرو در گردنه های تاراز، چری و شاه منصوری شد. در جریان امدادرسانی به در برف ماندگان ۹۰ نفر اسکان داده شد. مسیر راه گردنه چری و شاه منصوری در روز ۱۱ اسفند باز شد و همین‌طور برق ۱۰۰ روستا بر اثر زیادی بارش برف قطع شده بود در همین روز مجدداً وصل گردید.
از کششهای کمند شوق بیرون ماندگان هر زمان از بزم، بی‌تابانه بیرون می‌رود
ز رفتن تو اگر رفتگان خوشند چسود که ماندگان ترا ماند داغها به جگر
بگذر از این دست و پای مهر به سر نه چشم به ره ماندگان سر و پا را
چند باشی با بدان یاد از نکو خواهی بکن یاد تنها ماندگان کنج غم گاهی بکن
زکات به عنوان یکی از اصول اساسی اسلام تلقی می‌شود که مسلمانان موظف به پرداخت آن هستند. از محل ذخیره این اموال، برای کمک به فقرا، تشویق به اسلام آوردن، تأمین هزینه‌های اسیران جنگی، کمک به بدهکاران و کمک به در راه ماندگان استفاده می‌شود. میزان اعطای زکات، یک دهم از اموال مازاد زندگانی است. خمس نیز دیگر تکلیف مالی دینی است که تنها در مذهب تشیع پذیرفته شده‌است و شامل یک پنجم از مازاد زندگی است. خمس، تنها به درآمدهای مازاد زندگانی در طول یک سال تعلق می‌گیرد و بیشتر برای تأمین هزینه‌های مراکز آموزشی و حقوقی شیعیان استفاده می‌شود.
وزین بازپس ماندگان قبائل بجز غمر عمر الردایی نبینم
خرابی آسمان از کشور تو ثوابت ماندگان لشکر تو
دلها شود کباب، چو خسرو کند نفیر چون دور ماندگان ز بر دور ماندگان
ز واپس ماندگان ناید درست این نخستین را نداند جز نخستین
غافلان را می‌برد از جای اندک وسوسه سر به بالین ماندگان محتاج یک افسانه‌اند
مانده را ز رفتگان، ناگفته دیدم ای دریغ؛ ماندگان با یکدگر در گفتگو بودند باز