ماذر

معنی کلمه ماذر در لغت نامه دهخدا

ماذر. [ ذَ ] ( اِ ) مادر. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ). رجوع به مادر شود.

جملاتی از کاربرد کلمه ماذر

مشکل دیگر در همه نسخه نخستین خطی شاهنامه و از جمله نسخه فلورانس بیشتر {د} را {ذ } نوشته است. نقطه روی {د } عجیب است البته برخی موارد لهجه خراسانی د را ذ تلفظ می‌کند مانند گنبذ. به‌جای گنبد. یا بدو گفتم می‌شود بزو گفتم. اما دیگر موارد که بسیار هم هست کمی عجیب است. مثل - خوذ - بیامذ - از خواب بیذار شد - ماذر - پذر - و … و .. برخی دیکته‌ها نیز غلط است مثلاً گودرز را در بسیاری جاها کوذر نوشته. برخی کلمات نقطه ندارند به‌طور نمونه چیره گشت نوشته شده حیره کشت.