کشف المحجوب
معنی کلمه کشف المحجوب در دانشنامه آزاد فارسی
از نخستین تألیفات فارسی در عرفان تألیف ابوعثمان هُجْویری. هجویری این کتاب را در میانۀ قرن پنجم، در پاسخ پرسش های دوستی دربارۀ طریقت تصوّف و کیفیّت مقامات و معاملات آنان نوشته است. تأثیر کتاب هایی همچون اللمع و رسالۀ قشیریه و طبقات سلمی در این کتاب، نشان می دهد که هجویری به هنگام تألیف آن آثار پیشینیان را فراچشم داشته است و گویا می خواسته دایرةالمعارفی از معارف صوفیه تدوین کند. بعضی این کتاب را قدیم ترین اثر منظّم و مضبوط در اصول تصوّف دانسته اند. سرگذشت شماری از مشایخ، معرفی فرقه های صوفیه و آداب ایشان، مباحث سماع و بیان چندی از اصطلاحات عرفانی، در شمار مهم ترین مسائل کتاب است. این کتاب بارها چاپ و به اردو، انگلیسی و عربی ترجمه شده است. نخستین تصحیح علمی آن از ژوکوفسکی است و بهترین تصحیح علمی ـ انتقادی آن به همت محمود عابدی منتشر شده است.
کشف المحجوب (فلسفه). کَشفُ المَحجوب (۱)
رساله ای به فارسی، در فلسفه با رویکردی اسماعیلی تألیف ابویعقوب سجستانی. این رساله مشتمل بر هفت مقاله است. در بخش اول و دوم مؤلف به بحث توحید و خلق اول یعنی عقل پرداخته، درپی آن با تقسیم خلق بر شش گونه، از خلق دوم نفس و سپس طبیعت، موالید سه گانه، پیامبران و بعث (برانگیختن) سخن رانده است. همۀ بخش های کتاب برطبق مراتب صدور از دیدگاه دانشمندان اسماعیلی تنظیم شده و مراتب خلقت در آن بررسی می شود. این اثر به کوشش هانری کربن چاپ شده است (تهران، ۱۹۴۹).
معنی کلمه کشف المحجوب در دانشنامه اسلامی
گرچه هجویری، کتاب خود را به زبان فارسی نوشته است، ولی مترجم، آن را از روی ترجمه انگلیسی، به زبان عربی برگردانده است و از آنجا که مترجم، هم تسلط ویژه ای بر زبان انگلیسی داشته و هم نسبت به اصطلاحات صوفیه و آداب آنها(که بخش هایی از کتاب، به این امور مربوط می شود) عالم بوده، ترجمه وی از اهمیت خاصی برخوردار است.
نثری که مترجم به کار گرفته، بسیار فصیح و روان است؛ به گونه ای که خواننده فارسی زبانی که با زبان عربی آشنا باشد، مطالب مطرح شده را، از روی این ترجمه بهتر و زودتر می فهمد تا از روی متن اصلی کتاب که به زبان فارسی است؛ به عنوان مثال، به دو نمونه زیر که یکی، برگزیده از متن اصلی و دیگری، منتخب از ترجمه مورد بحث است، توجه کنید:
«فصل: آنچ به ابتداء کتاب نام خود اثبات کردم
مراد از این، دو چیز بود: یکی، نصیب خاص و دیگری، نصیب عام. آنچ نصیب عام بود آن است کی چون جهله این علم کتابی نو بینند کی نام مصنف آن به چند جای بر آن مثبت نباشد، نسبت آن کتاب به خود کنند و مقصود مصنف، از آن برنیاید کی مراد از جمع و تألیف و تصنیف کردن، به جز آن نباشد کی نام مصنف بدان کتاب زنده باشد و خوانندگان و متعلمان، وی را دعاء خیر گویند».
[ویکی نور] کشف المحجوب (تعریب). کشف المحجوب، ترجمه اى است به زبان عربى، توسط محمود احمد ماضى ابوالعزائم، از کتاب «کشف المحجوب» ابوالحسن على هجویرى.
گرچه هجویرى، کتاب خود را به زبان فارسى نوشته است، ولى مترجم، آن را از روى ترجمه انگلیسى، به زبان عربى برگردانده است و از آنجا که مترجم، هم تسلط ویژه اى بر زبان انگلیسى داشته و هم نسبت به اصطلاحات صوفیه و آداب آنها (که بخش هایى از کتاب، به این امور مربوط مى شود) عالم بوده، ترجمه وى از اهمیت خاصى برخوردار است.
نثرى که مترجم به کار گرفته، بسیار فصیح و روان است؛ به گونه اى که خواننده فارسى زبانى که با زبان عربى آشنا باشد، مطالب مطرح شده را، از روى این ترجمه بهتر و زودتر مى فهمد تا از روى متن اصلى کتاب که به زبان فارسى است؛ به عنوان مثال، به دو نمونه زیر که یکى، برگزیده از متن اصلى و دیگرى، منتخب از ترجمه مورد بحث است، توجه کنید:
«فصل: آنچ به ابتداء کتاب نام خود اثبات کردم
مراد از این، دو چیز بود: یکى، نصیب خاص و دیگرى، نصیب عام. آنچ نصیب عام بود آن است کى چون جهله این علم کتابى نو بینند کى نام مصنف آن به چند جاى بر آن مثبت نباشد، نسبت آن کتاب به خود کنند و مقصود مصنف، از آن برنیاید کى مراد از جمع و تألیف و تصنیف کردن، به جز آن نباشد کى نام مصنف بدان کتاب زنده باشد و خوانندگان و متعلمان، وى را دعاء خیر گویند».
«فصل: فى اثبات اسمى فى بدایة الکتاب
[ویکی فقه] کشف المحجوب (کتاب). «کشف المحجوب»، ترجمه ای است به زبان عربی ، توسط محمود احمد ماضی ابو العزائم، از کتاب «کشف المحجوب» ابو الحسن علی هجویری.
گرچه هجویری، کتاب خود را به زبان فارسی نوشته است، ولی مترجم، آن را از روی ترجمه انگلیسی، به زبان عربی برگردانده است و از آنجا که مترجم، هم تسلط ویژه ای بر زبان انگلیسی داشته و هم نسبت به اصطلاحات صوفیه و آداب آنها (که بخش هایی از کتاب، به این امور مربوط می شود) عالم بوده، ترجمه وی از اهمیت خاصی برخوردار است.
جملاتی از کاربرد کلمه کشف المحجوب
و آنچه گفتم که: «مر این کتاب را کشف المحجوب نام کردم»، مراد آن بود که تا نام کتاب ناطق باشد بر آنچه اندر کتاب است مر گروهی را که بصیرت بود، چون نام کتاب بشنوند، دانند که مراد از آن چه بوده است و بدان که همه عالم از لطیفهٔ تحقیق محجوباند بهجز اولیای خدای عزّ و جلّ و عزیزان درگاهش، و چون این کتاب اندر بیان راه حقّ بود و شرح کلمات تحقیق و کشف حجب بشریت، جز این نام او را اندر خور نبود. و بهحقیقت کشف، هلاک محجوب باشد، همچنان که حجاب هلاک مکاشف؛ یعنی چنانکه نزدیک طاقت دوری ندارد، دور طاقت نزدیکی ندارد؛ چون جانوری که از سرکه خیزد اندر هر چه افتد بمیرد، و آنچه از چیزهای دیگر خیزد اندر سرکه هلاک شود و سپردن طریق معانی دشوار باشد جز بر آن که وی را از برای آن آفریده بود، و پیغامبر گفت، صلی اللّه علیه و سلم: «کلٌّ میسَّرٌ لما خُلِقَ له، خدای عزّ و جلّ هرکسی را برای چیزی آفریده است و طریق آن بر وی سهل گردانیده.»
صاحب کشف المحجوب اهل طریقت را به دوازده گروه تقسیم و تصریح میکند، از میان آنها اصول و مبانی فکری و عملی ده گروه مقبول عارفان است که پنجمین گروه آنها همان نوریه هستند.