پانزده هزار

معنی کلمه پانزده هزار در لغت نامه دهخدا

پانزده هزار. [ دَه ْ هََ / هَِ ] ( عدد مرکب ، ص مرکب ، اِ مرکب ) خمسة عشر الفاً. پانزده بار هزار.

معنی کلمه پانزده هزار در فرهنگ فارسی

پانزده بار هزار

جملاتی از کاربرد کلمه پانزده هزار

بالاترین سرعت عملیاتی هواپیمای ایرباس ای۳۸۰ حدود ۱٫۰۶۲ کیلومتر بر ساعت (۵۷۳ گره) و برد آن هشت هزار مایل دریایی یا پانزده هزار کیلومتر با بیشترین تعداد مسافر است. زمان بارگیری کامل در فرودگاه یا پایانه هوایی مرکزی شامل پیاده کردن مسافران، تمیز کردن محیط داخلی هواپیما، سرویس‌های دیگر، و سوار کردن مسافران برای پرواز بعدی دستکم ۹۰ دقیقه به طول می‌انجامد.
این بنا در نوع خود یکی از بهترین سازه‌های باستانی است که تاکنون ساختار اصلی خود را همچنان نگاه داشته‌اند. گنجایش این تماشاخانه در دوران باستان نزدیک به سی هزار نفر بوده است، اما امروزه روز بیشینه پانزده هزار تن می‌توانند در این تماشاخانه حضور بهم رسانند.
حتی در دوره افشاریان مظفرخان جودکی و جنگاورانی از ایل جودکی به سپاه نادر شاه پیوستند به گونه ای که مظفرخان به همراه پانزده هزار از سپاهیان به سرکوب حبشیان آشوبگر خوزستان پرداخت. همچنین جودکی‌ها در جنگ با هند نادرشاه را همراهی کردند و پیروزمندانه به لرستان بازگشتند.
همراهی کارگران و مدیریت سید ضیاءالدین طباطبایی به منطقه آبادانی بخشید و با اضافه شدن کارگران غیر سید و تلفظ آسانتر، سادات به سعادت تبدیل شد. گندم مزارع سید ضیاءالدین طباطبایی تأمین‌کنندهٔ غلهٔ بسیاری از مناطق تهران شد. انواع میوه‌های مرغوب آن زمان از باغ‌های سید ضیاءالدین طباطبایی (در سعادت آباد) تأمین می‌شد. او به پیشنهاد سر ریدر بولارد سفیر انگلستان در آن زمان به پرورش نوعی خاص از خرگوش پرداخت و در طول ده سال به‌طور مداوم پانزده هزار خرگوش در مزارع سعادت آباد پرورش داد.
مرکز اسناد انقلاب اسلامی در طول فعالیت خود توانسته است نزدیک به یک میلیون و هفتصد هزار برگ سند نوشتاری، شصت هزار قطعه عکس، دویست هزار قطعه نگاتیو، بیست و سه هزار ساعت صدا و پانزده هزار ساعت تصویر، آرشیوی بسیار غنی از اسناد انقلاب اسلامی را جمع‌آوری کند.