مالج

معنی کلمه مالج در لغت نامه دهخدا

مالج. [ ل َ ] ( معرب ، اِ ) ماله گلکاران ، معرب است. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). مأخوذ از فارسی ، ماله گلکاران. ( ناظم الاطباء ). آلتی که بدان گل مالند، معرب ماله فارسی است. ج ، موالج. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به ماله شود.
مالج. [ ل َ ] ( اِخ ) نام جد محمدبن معاویه محدث است. ( منتهی الارب ).

معنی کلمه مالج در فرهنگ عمید

= ماله۱

معنی کلمه مالج در فرهنگ فارسی

( اسم ) مال. گلکاران .
نام جد محمد بن معاویه

جملاتی از کاربرد کلمه مالج

نخوت ملک سلیمان رسته شد در شعر من هر زمان مالج من پخته تر و من خامتر