معنی کلمه ماه چهر در لغت نامه دهخدا
چو نه ماه بگذشت از آن ماه چهر
یکی کودک آمد چو تابنده مهر.فردوسی.چنین داد پاسخ که ای ماه چهر
درودت ز من آفرین از سپهر.فردوسی.بد از مهر جم شیفته ماه چهر
فزون شدش از این مژده برمهر مهر.( گرشاسبنامه چ یغمائی ص 31 ).به دل گرمتر شد بت ماه چهر
هوا کرد جانش به زندان مهر.( گرشاسبنامه چ یغمائی ص 221 ).چو دید ماه به عادت بگفت آنک ماه
بشرم گفتمش ای ماه چهر ماه کجاست.عمعق.و رجوع به ماده بعد شود.