واژه بخت

معنی کلمه واژه بخت در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بخت در فارسی میانه و نو، از وجه ساده و حسّی «پاره، تکّه و بخش» به مفهوم ذهنی ـ فلسفی سرنوشت و تقدیر الهی گسترش یافته است.
بخت در فارسی میانه و نو، از وجه ساده و حسّی «پاره، تکّه و بخش» به مفهوم ذهنی ـ فلسفی سرنوشت و تقدیر الهی ـ در برابر کوشش و اختیار بشری ـ گسترش یافته از ریشه ایرانی باستان ـ bag و هند و ایرانی ـ bhag به معنای بخشیدن (= بخش کردن و قسمت کردن) است.
← ریشه مشترک
واژه بخت از لحاظ مفهوم در زمره واژگانی است که مانند زمانه، روزگار، اختر، سپهر و آسمان، باری از معنای تأثیر نیروهای عالم بالا بر سرنوشت آدمیان دارند، چنانکه بعضی از وام واژه های عربی مانند قضا و قدر نیز همین حال را در دوره اسلامی دارند.
← در آیین زردشتی
واژه تخصصّی دیگر و مرادف بخت در فارسی میانه «جَهشن» از مصدر جَستن است که بیش تر ناظر برجنبه ناگهانی و بیخبر رسیدن (سرنوشت) است.
مؤلف رساله پهلوی مینوی خرد دو مفهوم بخت و بغوبخت baxt ¦ o g ba (بخت مقدر شده از جانب خدایان) را از هم متمایز دانسته و نوشته است : «بخت آن است که از آغاز مقدر شده است و بغوبخت آن است که پس از آن بخشند.
بعضی این دوگانگی را به فرق میان سرنوشت و خواست ایزدی یا مشیّت ربّانی تعبیر کرده اند، ولی این مفاهیم روشن نیستند.
در همین رساله در تأیید نیروی بخت، گفته شده است که «حتی با نیرو و زورمندی خرد و دانایی هم نمی توان با تقدیر ستیزه کرد؛ هنگامی که تقدیر برای نیکی یا بدی فرا رسد دانا، در کار گمراه، و نادانْ کاردان، بددلْ دلیرتر و دلیرترْ بددل، کوشا کاهل و کاهلْ کوشا شود.
دامنه بخت
...

جملاتی از کاربرد کلمه واژه بخت

بَخت، اِقبال یا شانس می‌تواند بد یا خوب باشد. آنچه به‌عنوان شانس رخ می‌دهد، خارج از مهارت فرد است و بدون توجه به اراده، قصد، یا نتیجهٔ مورد نظر است. دیدگاه فرهنگ‌ها نسبت به بخت از احتمال و تصادف تا ایمان و خرافه متفاوت است. برای نمونه، رومیان برای تجسّم شانس به الهه فورتونا معتقد بودند.بخت و شانس از واژه‌هایی است که گاهی در بین مردم به‌کار می‌رود. واژه بخت بیشتر ریشه در ادبیات و شعر و فرهنگ عامه دارد.[نیازمند منبع]واژه شانس نیز یک وام‌واژه از زبان فرانسوی است.