نعمتی

معنی کلمه نعمتی در لغت نامه دهخدا

نعمتی. [ ن ِ م َ ] ( ص نسبی ، اِ ) چیزهای نیک. || آسایش. || مال. || دوست. || نعل کفش. ( ناظم الاطباء ).
نعمتی. [ ن ِ م َ ] ( اِخ ) منسوب به شاه نعمت اﷲ ولی ماهانی کرمانی. پیرو شاه نعمت اﷲ ولی. رجوع به نعمةاﷲ ولی ( شاه... ) شود.
- نعمتی و حیدری ؛ نام دوفرقه غوغا که در غالب شهرهای ایران بوده اند. فرقه ٔنعمتی پیروان شاه نعمةاﷲ ولی بوده اند و فرقه حیدری پیروان طریقت شیخ حیدر زاوجی ولی. ( یادداشت مؤلف ).و اغلب این دو فرقه با هم به نزاع برمی خاستند و اوضاع شهر را آشفته می کردند و جنگ و نزاع نعمتی و حیدری برای مخاصماتی که منشاء منطقی درستی ندارد و از تعصبات عوام سرچشمه گیرد مثل شده است ؛ مانند شیخی و بالاسری. رجوع به حیدری شود.

معنی کلمه نعمتی در فرهنگ فارسی

اتباع شاه نعمت الله ولی .
(صفت ) ۱ - منسوب به نعمت . ۲ - منسوب به شاه نعمه الله ولی .

معنی کلمه نعمتی در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی نِعْمَتِیَ: نعمت من(نعمت :هر چیز سازگار با طبع و مفید و لذت بخش)
معنی نِعْمَةٌ: نعمتی
معنی نَعْمَةٍ: نعمتی - نعمتی خاص - یک نعمت (وزن فعلة وزن مخصوص افاده نوع است و نعمة یعنی نوع نعمت ویا به معنی یک بار انجام کاری است که در آن صورت به معنی یک نعمت می شود)
معنی مَمْنُونٍ: قطع شده - منّت گذاشته شده (کلمه ممنون از ماده "من "، به معنای قطع و اسم مفعول آن است البته باید توجه داشت از طرفی کلمه ممنون اسم مفعول از منت نیزمی باشد و منت به معنای آن است که نعمتی را که به کسی دادهای با زبان خود آن را بــــــر آن شخص سنگین سازی ....
معنی قُرْبَانٍ: قربانی - وسیله ی تقرّب ونزدیک شدن-هر نعمتی و هر آن چیزی است که با پیشکش کردن و هدیه کردن آن ، به مقام بالائی ، تقرب به آن مقام پیدا کنیم (اصل این کلمه مصدر است ، و مصدر تثنیه و جمع نمیشود لذا در عبارت "قَرَّبَا قُرْبَاناً "تثنیه نیامده است )
معنی نَّمُنَّ: که منّت نهیم (منت به معنای آن است که نعمتی را که به کسی دادهای با زبان خود آن را بــــــراوسنگین سازی .یا به عبارت دیگر کاری را که برای او کرده ای بزرگ بشماری. از آنجا نعمتهایی که خدای تعالی به ما داده همه بزرگ و با ارزش است منت نهادن خدای تعالی پسند...
معنی مَنَّ: منّت نهاد (منت به معنای آن است که نعمتی را که به کسی دادهای با زبان خود آن را بــــــراوسنگین سازی .یا به عبارت دیگر کاری را که برای او کرده ای بزرگ بشماری. از آنجا نعمتهایی که خدای تعالی به ما داده همه بزرگ و با ارزش است منت نهادن خدای تعالی پسندیده...
معنی مَنّاً: منّت نهادن (منت به معنای آن است که نعمتی را که به کسی دادهای با زبان خود آن را بــــــراوسنگین سازی .یا به عبارت دیگر کاری را که برای او کرده ای بزرگ بشماری. از آنجا نعمتهایی که خدای تعالی به ما داده همه بزرگ و با ارزش است منت نهادن خدای تعالی پسندید...
معنی مَنَنَّا: منت نهادیم (منت به معنای آن است که نعمتی را که به کسی دادهای با زبان خود آن را بــــــراوسنگین سازی .یا به عبارت دیگر کاری را که برای او کرده ای بزرگ بشماری. از آنجا نعمتهایی که خدای تعالی به ما داده همه بزرگ و با ارزش است منت نهادن خدای تعالی پسندید...
معنی نَّاعِمَةٌ: آن کس که از شادی در پوست خود نمی گنجد - آن کس که نعمتی به او رسیده است (کلمه ناعمه در عبارت "وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَّاعِمَةٌ "یا از نعومة است ، که به معنی بهجت و سروری است که از باطن به ظاهر انسان سرایت میکند ، و هر بیننده را از مسرت باطنی با خبر میسا...
معنی لَّا تَمُنُّواْ: منت نگذارید(منت به معنای آن است که نعمتی را که به کسی دادهای با زبان خود آن را بــــــراوسنگین سازی .یا به عبارت دیگر کاری را که برای او کرده ای بزرگ بشماری. از آنجا نعمتهایی که خدای تعالی به ما داده همه بزرگ و با ارزش است منت نهادن خدای تعالی پسندید...
معنی یَمُنُّ: منّت می نهد (منت به معنای آن است که نعمتی را که به کسی دادهای با زبان خود آن را بــــــراوسنگین سازی .یا به عبارت دیگر کاری را که برای او کرده ای بزرگ بشماری. از آنجا نعمتهایی که خدای تعالی به ما داده همه بزرگ و با ارزش است منت نهادن خدای تعالی پسندی...
معنی یَمُنُّونَ: منّت می نهند (منت به معنای آن است که نعمتی را که به کسی دادهای با زبان خود آن را بــــــراوسنگین سازی .یا به عبارت دیگر کاری را که برای او کرده ای بزرگ بشماری. از آنجا نعمتهایی که خدای تعالی به ما داده همه بزرگ و با ارزش است منت نهادن خدای تعالی پسند...
ریشه کلمه:
نعم (۱۴۴ بار)ی (۱۰۴۴ بار)
(بکسر - ن) آنچه خدا به انسان داده در صحاح از جمله معانی آن گفته:« اَلنِعْمَةُ: ما أُنْعِمَ بِهِ عَلَیْکَ» به نظر نگارنده: اصل آن از نِعْمَ (فعل مدح) است و نعمت را به جهت خوب و دلچسب بودن نعمت گفته‏اند لذادر اقرب از کلیات ابوالبقا نقل شده: آن در اصل حالتی است که انسان از آن لذت ببرد و در مفردات گفته: «ااَلنِعْمَةُ اَلْحالَةُ الْحَسَنَةُ». در مجمع ذیل . فرموده اصل آن مبالغه و زیادت است گویند «دَقَقْتُ الَّدواءَ فَاَنْعَمْتُ دَقَةُ» دوا را کوبیدم و زیاد کوبیدم. . . نَعْمَة: (به فتح - ن) به معنی تنعم است. در قاموس گوید: تنعم به معنی ترّفه و وسعت عیش و اسم آن نعمة به فتح نون است. راغب می‏گوید: «النَّعْمَةُ: اَلتَّنَعُمُ» . چقدر از دست دادند از باغات، چشمه‏ها، کشتها، مقام دلپسند و وسعت عیشی که در آن متمتع بودند. . بگذار مرا با تکذیب کنندگانیکه صاحبان تنعم اند و اندکی مهلتشان بده. *** انعام: (از باب افعال) به معنی نعمت دادن می‏باشد . آنگاه به شخصیکه خدا به او نعمت داده و توهم به او نعمت داده بودی می‏گفتی: زنت را برای خودت نگاهدار و از خدا بترس راغب گوید: اطلاق انعام در صورتی است که نعمت داده شده از جنس انسان باشد زیرا در حیوان نمی‏گویند:«أَنْعَمَ عَلی فَرَسِهِ» تنعیم: نعمت دادن و مرفه کردن. . اماانسان آنگاه که خدایش او را امتحان کرد و محترم نمود و مرفه فرمود گوید: خدایم محترمم داشته. ناعم: صاحب نعمت. . چهره هایی (مردمانی) در آن روز درنعمتند و از تلاشیکه در دنیا کرده‏اند راضی اند. ناعم به معنی نرم و صاف نیز آمده است. نَعْماء: (به فتح - ن) مفرد است به معنی نعمت چنانکه در صحاح گفته. در مجمع فرموده: نعمتی است که اثر آن در صاحبش آشکار است مقابل ضرّاء . و اگر پس از ضرریکه به او رسیده نعمتی بر او بچشانیم گوید بدیها از من رفت. *** نعیم: نعمت وسیع و کثیر. راغب گوید: «اَلنَّعیمُ: اَلنِعْمَةُالْکَثیرَهُ» قاموس و اقرب مال و صحاح مطلق نعمت گفته است از طبرسی ظاهر می‏شود که قید کثرت را لازم نشمرده، المنار نیز قیدکثرة را دارد . آنها را به جنات پرنعمت داخل می‏کنیم. . برای آنها در بهشت نعمت فراوانی است پیوسته. این لفظ هفده بار در قرآن مجید بکار رفته، همه در باره نعمت بهشت مگر . که در باره نعمت دنیا است. ظاهرا الف و لام در آن برای استغقراق باشد یعنی از تمام نعمتها مسئول می‏شوید. مسئول شدن از نعمتها مسئول شدن از دین است که آیا از آنها مطابق دین استفاده کردید یا نه؟ در برهان از امام صادق «علیه‏السلام» نقل شده:« قالَ نَحْنُ النَّعیمُ» و در روایت دیگری از آن حضرت «قالَ تُسْئَلُ هذِهِ الْاُمَّةِ عَمَّااَنْعَمَ اللهُ عَلَیْهابِرَسُولِهِ ثُمَّ بِالْاَئِمَةِ» و در روایت سوم از حضرت باقر «علیه‏السلام» که فرمود:«اِنَّمَّایَسْئَلُکُمْ عَمَّااَنْتُمْ عَلَیْهِ مِنَ الْحَقِ» و در روایت چهارم از حضرت صادق «علیه‏السلام» نقل کرده که فرمود:«وَاللهِ ماهُوَ الطَّعامُ وَالشَّرابُ وَلکِنْ وِلایَتُنا اَهْلُ الْبَیْتِ». المیزان تمام نعمتها را داخل در نعمت دین دانسته و منافاتی میان عموم آیه و روایات نمی‏داند. *** جمع نعمت در قرآن مجید نِعَم (بروزن عنب) و اَنْعُم (به فتح اول و سکون دوم و ضم سوم) آمده است مثل . نعمتهای ظاهری و باطنی خویش رابر شما فراوان کرد. و نحو .

جملاتی از کاربرد کلمه نعمتی

1 طلا زهرا نعمتی - تیراندازی با کمان
شما را اگر این سخن مکرّر می‌نماید از آن باشد که شما درس نخستین را فهم نکرده‌اید. پس لازم شد ما را هر روز این گفتن، همچنانک معلّمی بود کودکی سه ماه پیش او بود از اﻟﻒ چیزی ندارد نگذشته بود، پدر کودک آمد که ما در خدمت تقصیر نمی‌کنیم و اگر تقصیر رفت فرما که زیادت خدمت کنیم، گفت نی از شما تقصیری نیست اما کودک ازین نمی‌گذرد، او را پیش خواند و گفت بگو اﻟﻒ چیزی ندارد، گفت : چیزی ندارد اﻟﻒ، نمی‌توانست گفتن، معلم گفت: حال اینست که می‌بینی، چون ازین نگذشت و این را نیاموخت من وی را سبق نو چون دهم؟ گفت الحمدللّه رب العالمین گفتیم از آن نیست که نان و نعمت کم شد، نان و نعمت بی‌نهایت است اما اشتها نمانْد و مهمانان سیر شدند جهت آن گفته می‌شود ‌«الحمدللّه‌» این نان و نعمت به نان و نعمت‌ِ دنیا نمانَد زیرا که نان و نعمت دنیا را بی اشتها چندانکه خواهی به زور توان خوردن چون جمادست هر جاش که کشی با تو می‌آید، روحی ندارد که خود را منع کند از ناجایگاه‌. بخلاف این‌، نعمت الهی که حکمت است نعمتی است زنده تا اشتها داری و رغبت تمام می‌نمایی سوی تو می‌آید و غذای تو می‌شود و چون اشتها و میل نماند او را به زور نتوان خوردن و کشیدن،  او روی در چادر کشد و روی به تو ننماید.
که «ولا رطب و لایابس الا فی‌کتاب مبین» و آنچ تمامی نعمت دین است که بروش خاص محمدی تعلق داشت با آن ضم کند که «واتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا» تا اگر هر امتی اقتدا بیک نبی داشتند و برخورداری از متابعت یک صاحب دولت یافتند این امت اقتدا بجمله انبیا کنند و برخوردار متابعت همه شوند که «اولئک الذین هدی الله فبهد یهم اقتده»
در کل محلات شیراز به دو دسته بزرگ حیدری و نعمتی تقسیم شده بودند. حیدری به محلاتی گفته می‌شد که افراد آن محلات، خود را پیرو سلطان حیدر که از مشایخ عرفان بود، می‌دانستند.
کسی که حب ترا نعمتی نداند نیست سزای نعمت الطاف ایزد جبار
نعمتی به محلاتی اطلاقی می‌شد که ساکنان آن خود را پیرو شاه نعمت‌الله ولی که او نیز از بزرگ‌ترین و شاخص‌ترین عرفای عصر بودمی‌دانستند. درگیری‌ها و مخاصماتی که بین این دو دسته در سال‌های متمادی صورت گرفته هنوز هم مورد بحث است و حتی به صورت ضرب‌المثل جنگ حیدری، نعمتی در زبان‌هاست.
پس اگر این لباس از برای آن است که خداوند تو را بشناسد که تو خاص اویی، او بی لباس بشناسد و اگر از بهر آن است که به خلق نمایی که من از آن اویم، اگر هستی ریا و اگر نیستی نفاق. و این راهی صعب پرخطر است و اهل حق اجلِّ آن‌اند که به جامه معروف گردند. «الصّفاءُ مِنَ اللّه إنعامٌ وَ إکرامٌ و الصُّوفُ لِباسٌ الأنْعامِ.» صفا از خداوند تعالی به بنده نعمتی و کرامتی عیان بود و صوف لباس ستوران بود.
اسلام هیچ طبقه روحانی ندارد، بنابراین هیچ نعمتی مختص افراد خاصی نیست. مسلمانان مکرراً هنگام ذکر نام محمد یا هر یک از پیامبران، «صلی الله علیه و آله» را تلفظ می‌کنند. مسلمانان نیز در هر دیدار و خروج از یکدیگر با صلوات سلام می‌کنند: السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته السلام علیکم و رحمت‌الله و برکاته (به معنای سلام و رحمت و برکات خدا بر شما باد).
و گفت: در زیر هر نعمتی سه مکر است و در زیر هر طاعتی شش مکر.
۹۲. توانگران و توانایان را حرمتی که هست سبب آن است که نعمتی دارند و راحتی از ایشان به دلی رسد. چون نرسد این فضیلت برخاست.
اولین شب آرامش یک مجموعه تلویزیونی محصول سال ۱۳۸۵–۱۳۸۴ به کارگردانی احمد امینی، نویسندگی سعید شاهسواری، عباس نعمتی و تهیه‌کنندگی سعید شاهسواری می‌باشد که از شبکه سه پخش شد. این مجموعه در ۲۵ قسمت ۴۵ دقیقه‌ای تهیه شد.
امید نعمتی (زادهٔ ۱۳۶۳) خواننده و آهنگساز ایرانی در سبک تلفیقی است.
نه نعمتی مرا که ببخشم خزینه ای نه عدتی مرا که بگیرم ولایتی
ز روی تلخ مکافات زهر می بارد چه نعمتی است که کام مرا شکر ندهند
دیگر نامزدها: نیکی کریمی «من همسرش هستم»، باران کوثری «بغض»، هنگامه قاضیانی «میگرن»، پانته‌آ بهرام «میگرن»، آنا نعمتی (یکی می‌خواد باهات حرف بزنه)
وی فعالیت در ارتش جمهوری اسلامی ایران را از سال ۱۳۶۴ آغاز کرد و تا سال ۱۳۹۳ در سمت‌هایی چون فرماندهی قرارگاه عملیاتی لشکر ۲۳ تکاور و نیز فرمانده تیپ ۵۵ هوابرد فعالیت نمود. نعمتی در فاصله سال‌های ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۵ فرمانده تیپ ۶۵ نوهد بود و از مهر ۱۳۹۵ تا دی‌ماه ۱۳۹۵ نیز معاونت هماهنگ‌کننده نیروی زمینی ارتش را برعهده داشت.
حسین تراب‌پور،سید مجید نعمتی نژاد،احمدرضا عابدزاده، ثاقبی‌فر، حمید بابازاده، مهدی پاشازاده، شاهین بیانی، ایمان عالمی، صادق ورمزیار، بهمن ترکاشوند، کوروش بختیاری‌زاده، عباس سرخاب، میرشاد ماجدی، عبدالصمد مرفاوی، عادل حردانی، کامیار کاردار، امیرفرهاد یعقوبی، جوادی، رضا حسن‌زاده، محمود سجادی، محمود صالح‌آبادی، امیر قلعه‌نویی.
نداند نعمتی را جز ز حضرت نه بیند هیچ از وی غیر نعمت
او (فیلم) فیلمی به کارگردانی رهبر قنبری و نویسندگی رهبر قنبری، نقی نعمتی ساختهٔ سال ۱۳۸۲ است.
کسی کز کردگار خویش اینسان نعمتی یابد سزد گر در دو دیده خویش تخم شکر او کارد.