مانتن

معنی کلمه مانتن در لغت نامه دهخدا

مانتن. [ ن ِ ت ُ ] ( اِخ ) مورخ و یکی از کاهنان بزرگ مصر و معاصر بطلمیوس اول بود ( قرن سوم پیش از میلاد و اوایل قرن چهارم ) و در ایجاد هم آهنگی و اتحاد بین مذهب یونانیها و مصریهای قدیم کمکهای معنوی بسیار به وی کرد و بر اثر آن پرستشی ایجاد شد که به پرستش «شاراپیش » معروف گردید. تصور می کنند که اسم این مورخ مصری «مرن تخوتی » بوده یعنی محبوب رب النوع مصری که «تت » نام داشت. از کتاب این مورخ اکنون فقط قسمتهایی باقی مانده است. بعدها وقایعنگاران مسیحی و یهودی از نوشته های او استفاده کرده و مخصوصاً یهودیها آن را خلاصه کرده اند. این خلاصه حاوی فهرست تمام سلسله های فراعنه مصراست از اعصار قبل از تاریخ تا تسخیر ثانوی مصر به دست ایرانیها یعنی زمان اردشیر سوم هخامنشی. «مانتن » سی سلسله را با تعیین سنوات سلطنت آنها ذکر و تاریخ مصر را به سه قسمت تقسیم کرده است باید در نظر داشت که بعض اسناد مصری که بر اثر اکتشافات بدست آمده همه نوشته های او را تأیید نمی کند با این همه اطلاعاتی ،مخصوصاً اطلاعاتی که راجع به دوره هخامنشی می دهد مفید و گرانبها است. ( از ایران باستان ص 75 ). و رجوع به همین مأخذ ص 70، 74، 963، 1131، 1132 و 1134 شود.

جملاتی از کاربرد کلمه مانتن

بیشتر اراضی آنچه که امروز ورمانت نام دارد و هزاران سال سکونتگاه سرخ‌پوستان از جمله آبناکی‌ها و موهاک‌های آلگونکویی-زبان بوده، در ادعای مستعمرهٔ فرانسه نوی فرانسه بود. فرانسه پس از شکست در جنگ هفت ساله در سال ۱۷۶۳ این اراضی را به بریتانیای کبیر واگذار کرد. مستعمراتی نزدیک، مخصوصاً نیوهمپشر و نیویورک، سال‌ها بر سر کنترل این منطقه منازعه داشتند. سکنی گزینانی که نیویورک به آنها حق مالکیت زمین داده بود با مخالفت میلیشیای گرین مانتن بویز مواجه بودند که از حمایت سکنی گزینانی برخوردار بودند که ادعاهایشان از سوی نیو همپشر پشتیبانی می‌شد.
شرت در گورستان مانتن ویو در اوکلند، کالیفرنیا به خاک سپرده شد. پس از او خواهرش رشد بزرگ شد و ازدواج کرد، فوئبو به اوکلند نقل مکان کرد به نزد قبر دخترش رفت. او در نهایت به سواحل شرقی که در سال ۱۹۷۰ زندگی می‌کرد، بازگشت.