پامپلونا ( اسپانیایی: Pamplona ) مرکز استان نابارای اسپانیا است. جمعیت آن ۱۹۵٬۷۶۹ نفر و مساحتش ۲۴ کیلومتر مربع است. پامپلونا پایتخت ناحیه خودگردان نِوَرّا در شمال شرقی اسپانیاست که به زبان باسکی ( یکی از زبان های رایج اسپانیا در منطقه باسک ) ایرونیا Iruña نامیده می شود. شهرت این شهر به واسطه فستیوال گاوبازی سن فرمین هست که هر ساله از ۶ تا ۱۴ ژوئن در آن برگزار می شود. پامپلونا (کلمبیا). پامپلونا ( کلمبیا ) ( به اسپانیایی: Pamplona, Colombia ) یک سکونتگاه مسکونی در کلمبیا است که در بخش نورته د سانتاندر واقع شده است. پامپلونا ۱٬۱۷۶ کیلومترمربع مساحت و ۵۱٬۹۲۸ نفر جمعیت دارد و ۲٬۳۴۲ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است. شهر پامپلونا خواهرخواندهٔ پامپلونا ( کلمبیا ) هست.
معنی کلمه پامپلونا در دانشنامه آزاد فارسی
پامْپْلونا (Pamplona) شهر صنعتی و مرکز ناحیۀ خودمختار ناوار، در شمال اسپانیا، در ساحل رود آرگا، با ۱۷۹,۲۰۰ نفر جمعیت (۱۹۹۱). صنایع آن عبارت اند از نساجی، تولید چرم، و کفش. هر سال در خیابان های پامپلونا در ژوئیه، به منزلۀ بخشی از جشن سان فرِمین، قدیس حامی شهر، مراسم گاودوانی برپا می شود. این شهر بقایای دیوارهای قرون وسطا، کلیسای جامع گوتیک با نمای قرن ۱۸، و دانشگاهی جدید دارد. پامپلونا، شهری متعلق به دوران پیش از رومی هاست؛ پومپیوس، سردار رومی، در ۶۸پ م آن را بازسازی کرد. ویزیگوت ها در ۴۷۶ م آن را تصرف کردند و شارلمانی در ۷۷۸م آن را غارت کرد. پامپلونا در زمان جنگ شبه جزیره در ۱۸۱۳ به تصرّف انگلیسی ها در آمد.
معنی کلمه پامپلونا در دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] پامْپْلونا (عربی: بَنْبَونه)، مرکز استان ناوارا در شمال اسپانیا است. این شهر با ۳۰۰‘۱۸۹ تن جمعیت (۱۳۸۳ش/۲۰۰۴م) در °۴۲ و´۴۹ عرض شمالی و °۱ و´۳۸ طول غربی در ساحل غربی رودخانۀ آرگا ـ یکی از شاخه های رود اِبرو ـ در دامنۀ غربی کوه های پیرنه و حدود ۳۵۰ کیلومتری مادرید واقع است و امروزه نیز همچون دورۀ اسلامی مرکز ایالت ناوارا (در منابع اسلامی: نَبرّه) به شمار می آید. احتمالاً نام این شهر برگرفته از نام پُمپیوس سردار معروف رومی است که در ۷۵ق م این نواحی ار گشود و این شهر را بنیان نهاد. از میان جغرافی نویسان مسلمان، ابن عبدالمنعم وصفی کوتاه از این شهر به دست داده است. او پامبلونا را از شهرهای اندلس برشمرده که در میان کوه های بلند پیرنه با گردنه های سخت گذر قرار داشته است و ساکنان آن مردمانی تنگدست از باسک ها بودند که به زبان خاص و غیرقابل فهم برای دیگران، گفت وگو می کرده اند. قلمرو قبایل باسک از غرب به سرزمین اَلبه و قلاع (دو ولایت قشتاله کهن)، از شرق به سرزمین کوهستانی گاسکون ها (در روایات اسلامی: غَسقونیون یا جاشقیون) و سرزمین مردم سرتانیا یا سردانیه محدود می شده است. ادریسی در سدۀ ۶ق، پامپلونا را از شهرهای بلاد جلیقیه در اقلیم پنجم دانسته است. به گفتۀ وی جاده ای بین پامپلونا و شهر لیون در غرب آن کشیده شده بود. گذرگاه بیونه نیز راه ارتباطی با شهر بینونه (بایون) در شمال جبال البرت (پیرنه) بود. این گذرگاه به باب شیزرو یا باب الشزری نیز معروف بود که اکنون به نام رنسوو (رنسوال) در ۲۰کیلومتری شمال شرقی پامپلونا واقع است. شهر باسک ها پامپلونا از زمان استرابن شهر عمدۀ باسک ها به شمار می آمد. باسک ها از زمان گُت ها همواره سعی داشتند استقلال خود را حفظ کنند و به همین سبب، غالباً سر به شورش بر می داشتند و در مناطق مرتفع و کوه ها بلند خود پناه می گرفتند و در برابر فرنگان، مملکت مسیحی جلیقیه، و یا دولت اسلامی قرطبه می ایستادند. هرچند برخی روایات حاکی از آن است که موسی بن نُصَیر طی فتوح خود در اندلس، سرزمین باسک را گشود و تا آن سوی کوه های پیرنه نیز رفت، اما ظاهراً پامپلونا جزو شهرهایی از اندلس بود که همچنان فتح ناشده باقی مانده بود. فتح پامپلونا براساس برخی قراین، از جمله این که بعضی از تابعان، مانند حنش صنعانی (د۱۰۰ق) شاهد پیمان پامپلونا بوده اند، تاریخ فتح این شهر به پیش از ۱۰۰ق/۷۱۸م و دورۀ حکومت عبدالعزیز بن موسیٰ (۹۵-۹۷ق/۷۱۴-۷۱۶م) می رسد و هنگامی که عبدالرحمان غافقی در اوایل سال ۱۱۴ق/۷۳۲م به قصد حمله به غالیس در جنوب فرانسه، به شمال اندلس لشکر کشید، ولایت ناوارا را پشت سر نهاد و از طریق پامپلونا از کوه های پیرنه گذشت. اما به نوشتۀ برخی دیگر از منابع عقبة بن حجاج، والی اندلس (۱۱۶-۱۲۲ق/۷۳۴-۷۴۰م) چند سال پس از به دست گرفتن حکومت به نواحی شمالی اندلس لشکر کشید و پامپلونا را فتح کرد و مسلمانان را در آن جا اسکان داد. این اختلاف را شاید بتوان چنین توجیه کرد که از هنگام فتح اندلس، سرزمین ناوارا در برابر مسلمانان به سختی ایستادگی می کرد و والیان اندلس برای چیرگی بر آن به ناچار پیاپی بدانجا حمله می بردند. چندی پس از مقاومت و شورش مردم جلیقیه به رهبری پُلای، پامپلونا نیز در ۱۳۸ق/۷۵۵م بر ضد مسلمانان شورید و لشکر یوسف بن عبدالرحمان فِهری (حک ۱۳۰-۱۳۸ق) نتوانست کاری از پیش ببرد. در ۱۶۰ق/۷۷۷م هنگامی که سلیمان بن یقظان کلبی (ابن اعرابی) والی بارسِلون (برشلونه) و متحد او، حسین بن یحییٰ انصاری والی ساراگوسا (سرقسطه) شارلمانی، پادشاه فرانسه را برضد امیر اندلس، عبدالرحمان اموی به یاری خواندند، شارلمانی نیز با انگیزه های دینی و سیاسی از این دعوت استقبال کرد و در آغاز بهار ۱۶۱ق/۷۷۸م سر راه خود به ساراگوسا، پامپلونا را که در این هنگام دژی مسیحی بود، پس از محاصره به استیلا درآورد؛ اما از این لشکرکشی طرفی نبست و هنگام بازگشت، چون با مقاومت مردم پامپلونا و هم پیمانان مسلمانشان روبه رو شد، دژها و باروهای آن را ویران ساخت. هنگامی که مملکت مسیحی جلیقیه سرگرم کشمکش های داخلی بود، ناوارا بارها هدف تهاجمات تابستانی (صَوائف) مسلمانان واقع گردید. عبدالرحمان الداخل اموی ضمن لشکرکشی خود به شمال اندلس، در ۱۶۵ق/۷۸۲م برای سرکوب مردم باسک به پامپلونا حمله برد و دژهای آن را ویران کرد. پادشاهی ناوارا ...
جملاتی از کاربرد کلمه پامپلونا
میگل ایندوراین در روستای ویاوا در حومهٔ پامپلونا به دنیا آمد. او سه خواهر و یک برادر دارد. نخستین دوچرخهٔ او یک دوچرخهٔ دست دوم بود که در تولد دهسالگیاش به میگل داده شد و یک سال بعد، دزدیده شد. پس از آن، میگل با پدرش کار میکرد تا بتواند یک دوچرخهٔ نو بخرد.
پس از شکست رودریک، فرماندار اموی افریقیه موسی بن نصیر به طارق پیوست و لشکرکشی را علیه شهرها و دژهای مختلف در هیسپانیا هدایت کرد. برخی مانند مریدا، کوردووا یا ساراگوسا در سال ۷۱۲، احتمالاً تولدو، تصرف شدند، اما بسیاری با معاهدهای در ازای حفظ خودمختاری، در قلمرو تئودمیر (منطقه تودمیر) یا پامپلونا موافقت کردند. ارتش مهاجم مسلمانان از ۶۰۰۰۰ نفر بیشتر نبود.
در سال ۱۱۹۰، النور در پامپلونا با سانچو ملاقات کرد و وی به احترامش، ضیافتی را در کاخ سلطنتی اولیت برگزار کرد. امکان جشن گرفتن نامزدی نبود زیرا ریچارد سالها با آلیس، خواهر ناتنی پادشاه فیلیپ دوم، پادشاه فرانسه نامزد بود. ریچارد خواستگاری خود را با آلیس در ۱۱۹۰ هنگامی که در مسینا بود، فسخ کرد. گفته شدهاست که آلیس معشوقه پدر خود ریچارد، هنری دوم انگلستان و احتمالاً مادر یک فرزند نامشروع شدهاست؛ بنابراین ازدواج بین ریچارد و آلیس به دلایل قرابت مذهبی از نظر فنی، غیرممکن بود.
پس از آن که مذاکرات ایندوراین با مانولو سائیز برای پیوستن به تیم اونسه شکست خورد، در ۱ ژانویهٔ ۱۹۹۷ در حضور ۳۰۰ خبرنگار در هتل ال توروی پامپلونا بازنشستگی خود را اعلام کرد. ایندوراین اکنون با همسر و سه فرزندش در نزدیکی پامپلونا زندگی میکند و خانهای در بنیدورم در ساحل مدیترانه دارد. او در ۱۹۹۸ بنیاد میگل ایندوراین را برای ارتقای ورزش ناحیهٔ نابارا تأسیس کرد. همچنین برای نامزد کردن سویا برای المپیک ۲۰۰۴ با کمیتهٔ ملی المپیک اسپانیا همکاری کرد.