ناخون

معنی کلمه ناخون در لغت نامه دهخدا

ناخون. ( اِ ) ناخن. ( آنندراج ). ضبط و تلفظ دیگری است از ناخن :
نوحه گر کرده زبان چنگ حزین از غم گل
موی بگشاده و بر روی زنان ناخونا
گه قنینه به سجود اوفتد از بهر دعا
گه ز غم برفکند یک دهن از دل خونا.فیروز مشرقی.رجوع به ناخن شود.

معنی کلمه ناخون در فرهنگ فارسی

( اسم ) ناخن : نوحه گر کرده زبان چنگ حزین از غم گل موی بگشاده و بر روی زنان ناخونا... ( فیروز مشرقی المعجم )

جملاتی از کاربرد کلمه ناخون

مرکز این استان شهر پرا ناخون سی آیوتایا است.
استان ناخون فانوم از نظر تقسیمات کشوری بخشی از ناحیه شمال خاوری تایلند به حساب می‌آید. مرکز این استان شهر ناکون پانوم است.
استان ناکون پاتوم از نظر تقسیمات کشوری بخشی از ناحیه مرکزی تایلند به حساب می‌آید. مرکز این استان شهر ناخون پاتوم است.
خدنگی محنتی کز شست فقر آید نهال آسا بکن سینه به زخم ناخون اندوه و بنشانش