معنی کلمه کاتب الوحی در لغت نامه دهخدا کاتب الوحی. [ ت ِ بُل ْ وَح ْی ْ ] ( ع ص مرکب ، اِمرکب ) کاتب وحی. رجوع به کاتب وحی شود : کاتب الوحی گل به آب حیات به شقایق بخون نوشته برات.نظامی ( هفت پیکر چ وحید دستگردی ص 317 ).|| ( اِخ ) لقب رجالی زیدبن ثابت است. ( ریحانة الادب ج 3 ص 335 ).
معنی کلمه کاتب الوحی در فرهنگ فارسی ۱- کاتب وحی : کاتب الوحی گل باب حیات بشقایق بخون نئوشته برات . ( هفت پیکر ) ۲- ( اسم ) لقب زیدین ثابت در علم رجال .