چتر زر. [ چ َ رِ زَ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از آفتاب باشد. چتر زرین. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). برای آفتاب استعمال کنند. ( از فرهنگ نظام ). چتر روز. چتر سحر : بی جوش خون ز موکب ساغر گذشته ایم بی چتر زر چو لشکر آتش دویده ایم.خاقانی.رجوع به چتر روز و چتر زرین شود.
معنی کلمه چتر زر در فرهنگ فارسی
کنایه از آفتاب باشد . چتر زرین . برای آفتاب استعمال کنند . چتر روز . چتر سحر .
جملاتی از کاربرد کلمه چتر زر
چو شاه صبح را زرّین سپر داد بملک نیمروزش چتر زر داد
جور مپسند که چتر زر شاه بر سرش زآه گدا می لرزد
کردهای جا ظالم بزیر چتر زر یک زمان کن بر حسین من نظر
بسلطانی نشست این چتر زر بفت ز سیر چتر او آفاق پر تفت