پاک تر

معنی کلمه پاک تر در لغت نامه دهخدا

پاک تر. [ ت َ ] ( ص تفضیلی ) اطهر. منزه تر، نظیف تر. پاکیزه تر. ازکی. اقدس. صافی تر: گردانید او را بپاکی فاضلتر قریش از روی حسب... و پاکتر قریش از روی فرع. ( تاریخ بیهقی ).

جملاتی از کاربرد کلمه پاک تر

بدان که حلال و حرام را درجات است و همه از یک گونه نیست. بعضی حلال است و بعضی حلال پاک است و بعضی پاک تر و همچنین از حرام بعضی صعب تر است و پلید تر و بعضی کمتر، چنان که بیماری که حرارت وی را زیان دارد، آنچه گرمتر باشد زیان بیشتر دارد. و گرمی بر درجات که انگبین نه چون شکر بود، حرام نیز همچنین است.
پاک از آلودگی آب وخاک پاک تر از هر چه بگویند پاک
ای ز جان پاک تر آن لعل می آلود بنوش کز کمینگاه دلم وسوسه در رهزنی است
نقد اخلاص مرا هر بار یابی پاک تر گر زنی صد نوبت از سنگ جفایم بر محک
که چون آب سخن دید و روانی سخن را پاک تر سازد سخنور
والله که مرا پاک تر از آب یقین است تابد نبری بر من بیچاره گمانی
اول آن که دست و دهان بشوید که چون طعام خوردن بر نیت زاد آخرت بود عبادت بود. این چون وضویی باشد پیش از آن و نیز دست و دهان پاک تر شود و کسی که پیش از طعام دست بشوید، در خبر است که از درویشی ایمن بود.
پاکست همچو دامن گل چشم ما ولی دامان یار پاک تر از چشم پاک ماست
فی الجمله هر آن کسی که او پاک تر است چون در نگری به چیزکی آلوده است
لعلت از کوثر به معنی پاک تر دل ز کوهست فی المثل بی باک تر