هرزه رو

معنی کلمه هرزه رو در لغت نامه دهخدا

هرزه رو. [ هَََ زَ / زِ رَ / رُ ] ( نف مرکب ) دیری کننده. ( ناظم الاطباء ). || آنکه بدون اراده و بدون کار به هرجا آمد و شد می کند و سخن چینی و هرزه درایی مینماید. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه هرزه رو در فرهنگ فارسی

(صفت ) هرزهدو

جملاتی از کاربرد کلمه هرزه رو

تا کی ای بازارگان هرزه رو با خویشتن برگ و ساز راه عمان و بدخشان داشتن
مانند سگ هرزه رو صید ندیده بیهوده دویدیم و چه بیهود دویدیم
میر و وزیر و مفتی و شیخ و مرید را مانند باد هرزه رو و خاکسار نیست
گر اشکم هرزه رو شد بد مگویش که هرکس را خدا نوعی روان کرد
گیاه هرزه رو و خار و خس را ز باغ ار ندروی سوزی نفس را
نیست تخم آرزو چون لاله و گل هرزه رو تا قیامت کی ز خاک این دانه می‌آید برون؟