هاشمیه

معنی کلمه هاشمیه در لغت نامه دهخدا

( هاشمیة ) هاشمیة. [ ش ِ می ی َ ] ( ص نسبی ، اِ ) مؤنث هاشمی ، منسوب به هاشم. || روپوش مخصوص است زنان عرب را.
هاشمیة. [ ش ِمی ی َ ] ( اِخ ) درة بنت ابی لهب عبدالعزی بن عبدالمطلب بن هاشم. وی دخترعموی محمد پیغمبر اسلام است. شاعره بود و با حارث بن عامربن نوفل بن عبدمناف در دوره جاهلیت ازدواج کرد. شوهرش در جنگ بدر کشته شد، در حالی که مسلمان نشده بود. پس از او درة با دحیةبن خلیفة الکلبی ازدواج کرد و در مکه به اسلام گروید و به مدینه مهاجرت کرد. روایت شده است که وی به پیغمبر شکایت برد که بعضی از زنان ، وی را بواسطه پدرش ( ابولهب ) به مناسبت آیه «تبت یدا ابی لهب » تحقیر و سرزنش میکنند. پیغمبر بپاخاست و با صدای جلی گفت : چرا برخی از مردم مرا با ایذاء منسوبین و خویشانم آزار میدهند؟ و نیزهاشمیه از پیغمبر روایت کرده است که فرمود: هرگز مرده سبب آزار زنده نمی شود. ( از اعلام زرکلی ج 3 ص 15 ).
هاشمیه. [ ش ِ می ی َ / ی ِ ] ( ص نسبی ، اِ ) از مسکوکات عربی که به فرمان ابوجعفر منصوردومین خلیفه عباسی در شهر هاشمیه زده شد. این سکه به نام شهری که محل ضرب آن بود هاشمیه نامیده شد. وزن آن برابر با یک مثقال بصری نقره مقرر گشت. این سکه تا سال 192 هَ. ق. با همین وزن رایج بود و در رجب 192 هَ. ق. وزن آن به نیم حبه نقره کاهش یافت و دوباره پس از مدتی به وزن اولش ، یعنی یک مثقال تمام نقره برگشت داده شد. در زمان امین پسر هارون الرشید که ضرابخانه ها زیر نظر عباس بن الفضل بن الربیع اداره میشد در بالای سکه هاشمیه جمله «ربی اﷲ» و در زیر آن «العباس بن الفضل » منقوش گشت. ( النقود العربیة صص 47-49 ).
هاشمیه. [ ش ِ می ی َ ] ( اِخ ) شهری است که سفاح اولین خلیفه عباسی آن را در کوفه بنا کرد. توضیح آنکه چون خلافت به سفاح رسید به کاخ ابن هبیرة فرودآمد و ساختمان آن را به اتمام رسانید و بشکل شهری درآورد و هاشمیه نام نهاد. ولی این نام در بین مردم شیوع پیدا نکرد و باز به اسم اولی آن یعنی ابن هبیره میخواندند. خلیفه را این قضیه مطبوع طبع نبود و بدان جهت دست از آن مکان برداشت و در جای دیگر شهری ساخت و در آنجا سکونت گزید. ولی این بار هم مقبول طبع او واقع نشد و در زمین انبار شهر معروف هاشمیه را بنا کرد و بدانجا منتقل شد و تا آخر زندگی خود در همین شهر اقامت داشت و در همین جا هم به خاک سپرده شد. هنگامی که جانشین او منصور به خلافت رسید این شهر ناتمام را به اتمام رسانیده پایتخت خود ساخت. ولی پس از چندی شهر بغداد را بنا نهاد و پایتخت را بدانجا منتقل کرد. منصور عباسی ، عبداﷲبن حسن بن حسن بن علی بن ابیطالب و اهل بیتش را در همین شهر هاشمیه زندانی کرد. ( از معجم البلدان ). حمداﷲ مستوفی صاحب نزهةالقلوب ، بنای شهر هاشمیه را به علی بن ابیطالب خلیفه چهارم از خلفای راشدین نسبت داده و گفته است که ابوجعفر منصور دومین خلیفه عباسی آن را به اتمام رسانید و بر گرد آن بارو کشید. ( نزهةالقلوب چ اروپا مقاله سوم ص 31 ).

معنی کلمه هاشمیه در فرهنگ فارسی

پیروان ابوهاشم عبدالله بن محمد بن محمد حنفیه را گویند. این طایفه عقیده داشتند که امام عالم بتمام امور است و کسیکه امام را نشناسد مانند کسی است که معرفت بخدا نداشته باشد .
۱-(صفت ) مونث هاشمی . ۲- (اسم ) روپوش مخصوص زنان عرب . ۳- نوعی مسکوک عربی که بفرمان ابو جعفر منصور عباسی در شهرها شمیه ضرب میشد و وزن آن برابر با یک مثقال بصری نقره مقرر گشت .

معنی کلمه هاشمیه در دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:کیسانیه

معنی کلمه هاشمیه در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] هاشمیّه نام گروهی از کیسانیه هستند.
هاشمیه، تابعان ابو هاشم بن محمد بن حنفیه می باشند.
اعتقادات هاشمیه
قائلند به نقل کردن امام محمد بن حنفیه به رحمت خدای و رسیدن امامت از وی به پسرش ابو هاشم و گفتند ذخیره‏های اسرار است.
هاشمیه می‏گویند: هر ظاهری را باطنی است و هر شخصی را روحی و هر تنزیلی را تأویلی و هر مثالی را که در این عالم است، در آن عالم حقیقتی هست و هر چه در عالم پراکنده شده است- از حکمت و اسرار- در شخص انسانی جمع آمده است و آن سر علمی است که حضرت علی- کرم الله وجهه- پسرش محمد بن حنفیه را به آن مخصوص داشت و وی پسرش ابو هاشم را به امانت سپرد.

جملاتی از کاربرد کلمه هاشمیه

ایستگاه قطار شهری سید رضی یکی از ایستگاه‌های خط ۱ قطار شهری مشهد است که در بلوار وکیل آباد، ابتدای بلوار سید رضی و هاشمیه قرار دارد.
از بناهای شاخص محله می‌توان به آرامگاه سید علاءالدین حسین، آرامگاه شیخ روزبهان، نارنجستان قوام، خانه زینت الملک، مسجد قورخانه، حمام گودی، زورخانه آستانه، امامزاده منصور، مسجد و امامزاده سید ابوطالب، مدرسه هاشمیه و آرامگاه شیخ ابوذرعه اشاره کرد.
1 طلا هاشمیه متقیان - دوومیدانی
بعد از مرگ محمد بن حنفیه، اکثریت کیسانیه، امامت ابوهاشم حنفیه، فرزندِ بزرگِ محمد حنفیه را پذیرفتند و هاشمیه لقب گرفتند.