نفسا
معنی کلمه نفسا در فرهنگ فارسی
معنی کلمه نفسا در دانشنامه اسلامی
ریشه کلمه:
نفس (۲۹۸ بار)
جملاتی از کاربرد کلمه نفسا
رو مسیحا نفسا زین خرکان روی بتاب هم طویله نسزد عیسی مریم با خر
و همچنین آید سخناندر مشارکت مردم بقدرت با خدای تعالی گوییم خدای خلق را فرمود که نماز کنید و زکوةدهید، چه گوید متکلم: خدای دانست که مرا ایشان را بر نماز کردن و فرمان (بردن) قدرت است یا دانست که ایشان را بر آن قدرت نیست؟ اگر گوید که دانست که ایشان بر آن کو همی فرماید، قدرت ندارند، گفته باشد که محال فرمودشان و قول خدا که همی گوید: قوله «لا یکلف الله نفسا الا وسعها» رد کرده باشد؛ و اگر این متکلم گوید: علم خدای بر بودنیها و بودها محیط است و شاهد و غایب زیر علم اوست، و علم مردم جز بر چیز حاضر محیط نیست، و قدرت خدای بر آفرینش آسمانها و زمینهاست و جز آن، و قدرت مردم بر یکی خانه یا جز آن است، پس خدای عالمی باشد نه چون علما (و) نیز قادری باشد نه چون قادران.
رنج و بلایی زین بتر کز تو بود جان بیخبر ای شاه و سلطان بشر لا تبل نفسا بالعمی
و دیگر آنست را که اندر کار بستن شریعت مردم را راست کردن است بر صلاح و خیر، و کار بستن شریعت مران قوت را کز نفس نگاهبان و زنده دار جسد است و هم بدان منزلت است که اقرار دادن بشهادت مران قوت راست کز نفس بر زبان موکل است، و بجای دانش است مران قوت را کز نفس قرارگاه اودل است، و بر هر قوتی از قوتهای نفس انسانی مر خدای را تعالی طاعتی است بر، اندازه توانایی آن قوت، از طاعت خدای تعالی که او را توانایی آنست، چنانک خدای تعالی گوید، قوله: «لا یکلف الله نفسا الا وسعها» گفت: خدای نفرماید هیچکس را جز آنک توانائی او آنست.
اعز الناس نفسا من تراه بعز النفس عن ذل السؤال
و من قتل نفسا بغیر نفس. قال فتنطبق علیهم النّار بمقدار خمس مائة سنة».