ناشزه

معنی کلمه ناشزه در لغت نامه دهخدا

( ناشزة ) ناشزة.[ ش ِ زَ ] ( ع ص ) لحمة ناشزة؛ گوشت برآمده بر جسم. ( از اقرب الموارد ). تأنیث ناشز است. رجوع به ناشز شود. || زنی که از اطاعت شرعی مرد بیرون رود، در آن صورت حق نفقه و کسوة ندارد. ( فرهنگ نظام ). زن سرکش که امتناع از شوهر خود کند و به وی دست ندهد.( ناظم الاطباء ). در اصطلاح فقهاء زنی است که از اطاعت شوهر خود سرپیچی کند و همچنان که زن ناشزه باشد گاه باشد که نشوز از شوی پدید گردد چنانکه حقوق زن را نپردازد. ( از شرایع الاسلام ) ( کشاف اصطلاحات الفنون ). زن ناسازگار. زن س-رک-ش. زن نافرمان. زن ن-اس-ازوار.

معنی کلمه ناشزه در فرهنگ عمید

زنی که اطاعت شوهر خود نکند و ناسازگاری و بدرفتاری کند.

معنی کلمه ناشزه در فرهنگ فارسی

زنی که اطاعت شوهرخورانکند، ناسازگاری
لحمه ناشزه گوشت بر آمده بر جسم تانیث ناشز است .

معنی کلمه ناشزه در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] هر گاه زن بدون داشتن عذر از شوهر تمکین ننمود و خود را تسلیم وی نکرد، ناشزه خواهد شد.
جابری عرب لو، محسن، فرهنگ فقه اصطلاحات اسلامی، ص۱۷۲.

جملاتی از کاربرد کلمه ناشزه

از طمع خام وصل، با سمِ رخشت ناشزه گردد عروس چرخ قزین را